وقتی فهمیدی خواهر ناتنیشی (When you found out her step si
وقتی فهمیدی خواهر ناتنیشی (When you found out her step sister )
part ³
رفتم جلو خواستم امضا کنم ک یونگ دستم رو گرفت..
(پدر کوک ^)
^تو از بابت چنین کاری مطمعنی؟
~نمیدونم... شاید
^میدونی ک چوی مین چقدر وابسته خانوادشه مگ نه؟
~اره اما....
پرستار: خانوم لطفا عجله کنید اگ دیر بجنبید نمیتونیم کاری کنیم
~یونگ لطفا بزار انجامش بدم میدونم برمیگرده
ک آروم دستشو از روی دستم برداشت و به طرف بچه ها ک روی صندلی نشسته بودن رفت...
نمیخواستم امضا کنم اما وقتی ب صورت چوی مین نگاه کردم انگیزه خاصی گرفتم و تصمیم گرفتم امضاش کنم
میدونم ریسکش خیلی خیلی بالا بود ولی بحاطر آینده چوی مین نتونستم اون کار رو عقب بندازم
بعد از امضا کردن رضایتنامه ها رفتم و ویش بچه ها و روی صندلی نشستم.....
part ³
رفتم جلو خواستم امضا کنم ک یونگ دستم رو گرفت..
(پدر کوک ^)
^تو از بابت چنین کاری مطمعنی؟
~نمیدونم... شاید
^میدونی ک چوی مین چقدر وابسته خانوادشه مگ نه؟
~اره اما....
پرستار: خانوم لطفا عجله کنید اگ دیر بجنبید نمیتونیم کاری کنیم
~یونگ لطفا بزار انجامش بدم میدونم برمیگرده
ک آروم دستشو از روی دستم برداشت و به طرف بچه ها ک روی صندلی نشسته بودن رفت...
نمیخواستم امضا کنم اما وقتی ب صورت چوی مین نگاه کردم انگیزه خاصی گرفتم و تصمیم گرفتم امضاش کنم
میدونم ریسکش خیلی خیلی بالا بود ولی بحاطر آینده چوی مین نتونستم اون کار رو عقب بندازم
بعد از امضا کردن رضایتنامه ها رفتم و ویش بچه ها و روی صندلی نشستم.....
۷.۱k
۳۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.