غیر ممکن

{غیر ممکن}
P9
میخواستم از روش بلندشم که کمرمو گرفت و گفت:
_:تو از این به بعد باید بشی جئون گیول، چون من تورو دوست دارم و عاشقت شدم.
این دیگه چی بود؟قلبم هی میتپید؟گفت دوست دارم دروغه! نه یه دروغه قطعا دروغه!
گفتم:
+:دروغ گفتنو از کجا یاد گرفتی؟
_:دروغ نمیگم، واقعا دروغ نمیگم!صبر کن، الان داری منو رد میکنی؟ نه نمیشه تو نمیتونی منو رد من خواستم تو مال من باشی من هرچیزی که بخوام رو مال خودم میکنم حتی اگه صاحبش یا خودش نخواد!
+:اما...
کمرمو گرفت و منو رو تخت چرخوند جوری که من زیرش بودم و اون روی من بود؛ دستشو گذاشت روی شونه ی چپم و منو بوسید.چشمام عین قوباغه گرد شده بود قلبم حوری میتپید که انگار داشت شدید ترین بارون دنیا روی قلبم میریخت. واقعا شوکه شده بودم نمیدونستم ویمار کنم؟
ویو کوک:
برای اولین بار تو عمرم عاشق شدم و توی همون روزش که عاشق شدم اعتراف کردم، هروند راحت شدم،اکه میخواد منو رد کنه نمیتونه، من علاقه ای به علاقات مردم ندارم، همه چیز باید جوری باشه که من میخوام، اگه تا الان دوس دخترم نمیشد باهاش لاس میزدم. من از لاس زدن متنفرم. صورتمو کم کم اورم بالا تا یکم نفس بگیرم..
دیدگاه ها (۵)

میبینید لایکم کنید خیلی انرژی میده

https://www.karzar.net/68970امضاش کنید برای رفع فیلتر ویورس ...

{غیر ممکن} P8ویو ا/ت:ولی واقعا ادم بدی نیست، خیلی با من مهرب...

{غیر ممکن} P7ویو کوک:این خدمتکار جدیده اینجا چیکار میکنه؟چرا...

آبنبات تلخ

#چند‌پارتی ♡ادامه: "ویو جیهوپ" نه…نه، من نمیتونم بزارم بری.....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط