ویو ته
ویو ته
رفتم یکم هوا بخورم که ات محکم خورد ب هم
ته : ات حالت خوبه
ات: اوم خوبم
ته: پس چرا گریه میکنی
ات: چون میتم احساساتی شدم
ته: میخوای یکم بریم بیرون هوا بخ ریم
ات: اره ولی ارب..
ته: اون با من
با گوشی ب کوک زنگ زدم
ته: الو
کوک: چیه
ته: ات یکم اوکی نیس مبرمش دور برنیم
کوک: چی ن
ته: بای
ات: اونکه گف ن
ته: نگفتم احازه بده گفتم خبر میدم بیا بریم حالا
ات: بشه حدود۱ شب بود رفتیم بیرون
سوار ماشین شدیم ات اصلا حالش خوب نبود چش شده
ته: ات
ات: بله
ته: اتفاقی افتاده
ات : ن خوبم
لنگار زر میزنه سقف و باز کردم
ته: الان وقت حال کردنه
سرشو بالا اورد موهاشو باد میبرد اونم هعی جیغ میزد
ات: هعی تهیونگ ارومتر برو
ته: منو دست کم گرفتی سرعتو بیشتر کرد
ات: جیغغغغغعععععع ارومم( خنده و تری
________€____________________________________
دوستان ادمین مهربانتان بر گشته اینم اولین پارت امروز یا شایدم اخری این پارتو میززارم پلرت بعدو فردا😁
رفتم یکم هوا بخورم که ات محکم خورد ب هم
ته : ات حالت خوبه
ات: اوم خوبم
ته: پس چرا گریه میکنی
ات: چون میتم احساساتی شدم
ته: میخوای یکم بریم بیرون هوا بخ ریم
ات: اره ولی ارب..
ته: اون با من
با گوشی ب کوک زنگ زدم
ته: الو
کوک: چیه
ته: ات یکم اوکی نیس مبرمش دور برنیم
کوک: چی ن
ته: بای
ات: اونکه گف ن
ته: نگفتم احازه بده گفتم خبر میدم بیا بریم حالا
ات: بشه حدود۱ شب بود رفتیم بیرون
سوار ماشین شدیم ات اصلا حالش خوب نبود چش شده
ته: ات
ات: بله
ته: اتفاقی افتاده
ات : ن خوبم
لنگار زر میزنه سقف و باز کردم
ته: الان وقت حال کردنه
سرشو بالا اورد موهاشو باد میبرد اونم هعی جیغ میزد
ات: هعی تهیونگ ارومتر برو
ته: منو دست کم گرفتی سرعتو بیشتر کرد
ات: جیغغغغغعععععع ارومم( خنده و تری
________€____________________________________
دوستان ادمین مهربانتان بر گشته اینم اولین پارت امروز یا شایدم اخری این پارتو میززارم پلرت بعدو فردا😁
۱۳.۹k
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.