★ تک پارتی★وقتی پریود میشی
★ تک پارتی★وقتی پریود میشی
#چانگبینا
#سو
#چانگبین
شب بود و کنار چانگبینا خوابیده بودی پریود بودی روز اول پریودیت نبود ولی دردش از اون روز اول هم بدتر بود نمی تونستی اون درد و تحمل کنی بخاطر همین چشماتو باز کردی و روی تخت نشستی دستات و دور شکمت پیچیده بودی و از اونجایی که نمی تونستی درد تو تحمل کنی شروع به گریه کردن کردی اما گریه ی بی صدا تا چانگبینو از خواب بیدار نکنی در حال گریه کردن بودی که دستی دور کمرت پیچیده شد سرتو برگردوندی دیدی چانگبین بود
چانگ: ا/ت حالت بده ؟ چرا گریه میکنی؟ دلت درد میکنه؟
چانگ: وایسا پریود شدی؟
ا/ت : اوهوم (سرتو آروم به بالا و پایین آوردی )
چانگ : چرا بهم نگفتی هااا می تونستم بهت کمک بکنم چرا بهم نگفتی
ا/ت : چانگبینا حالم خوب نیست حوصله ی بحث کردن ندارم ( با صدای گریون )
چانگ : باشه
چانگبین دستشو از دور کمرت رها کرد و از روی تخت پاشد تورو کول کرد و رفت به سمت در خروجی اتاق و از پله های خونه به پایین اومد (خونتون دو طبقه بود ) رفت به سمت پریز حال و لامپو روشن کرد ترو روی مبل گذاشت و پاهاتو دراز کرد از کنار مبلی که تو نشسته بودی روش دور شد رفت به طرف آشپز خونه در یخچالو باز کرد و قرصی و شربتی رو برداشت اونا رو روی میز ناهار خوری گذاشت و برات دمنوشی رو درست کرد دمنوش و قرص ها رو برات آورد و کنارت روی مبل نشست بهت دمنوشو داد که بخوری در حین خوردن دمنوشت موهاتو نوازش میکرد با صورت نگران بهت نگاهی میکرد دستتو گرفت و قرص ها رو داخل دستت گذاشت و گفت
چانگ: اینا رو بخور تا بهتر بشی
نگاهی بهش کردی و لیوان دمنوش رو آروم سر کشیدی و لیوان رو از لبت یکمی دور کردی و قرصو خوردی روش هم دمنوشت رو خوردی
چانگبین از روی مبل پاشد و رفت به سمت آشپزخونه و کیسه ی آب گرمی که حاظر کرده بود رو برات آورد و بهت داد دوباره کولت کرد و رفت به سمت پریز و لامپ رو خاموش کردین از پله ها به بالا رفت و تورو روی تخت گذاشت اومد و کنارت دراز کشید و گفت :
چانگ: زود خوبشو من ا/ت قوی رو خیلی دوست دارم
البته این کار های چانگببن که برات انجام داد باعث شد که دردت کمتر بشه و به راحتی خوابت ببره
اهم هردوتون خوابتون برد
(پایان) اگه درخواست دارید بگید راحت باشید )اینجا همه منحرفن هر چیز اهمی که به ذهنتون رسید رو می تونید بیان کنید بای !
#چانگبینا
#سو
#چانگبین
شب بود و کنار چانگبینا خوابیده بودی پریود بودی روز اول پریودیت نبود ولی دردش از اون روز اول هم بدتر بود نمی تونستی اون درد و تحمل کنی بخاطر همین چشماتو باز کردی و روی تخت نشستی دستات و دور شکمت پیچیده بودی و از اونجایی که نمی تونستی درد تو تحمل کنی شروع به گریه کردن کردی اما گریه ی بی صدا تا چانگبینو از خواب بیدار نکنی در حال گریه کردن بودی که دستی دور کمرت پیچیده شد سرتو برگردوندی دیدی چانگبین بود
چانگ: ا/ت حالت بده ؟ چرا گریه میکنی؟ دلت درد میکنه؟
چانگ: وایسا پریود شدی؟
ا/ت : اوهوم (سرتو آروم به بالا و پایین آوردی )
چانگ : چرا بهم نگفتی هااا می تونستم بهت کمک بکنم چرا بهم نگفتی
ا/ت : چانگبینا حالم خوب نیست حوصله ی بحث کردن ندارم ( با صدای گریون )
چانگ : باشه
چانگبین دستشو از دور کمرت رها کرد و از روی تخت پاشد تورو کول کرد و رفت به سمت در خروجی اتاق و از پله های خونه به پایین اومد (خونتون دو طبقه بود ) رفت به سمت پریز حال و لامپو روشن کرد ترو روی مبل گذاشت و پاهاتو دراز کرد از کنار مبلی که تو نشسته بودی روش دور شد رفت به طرف آشپز خونه در یخچالو باز کرد و قرصی و شربتی رو برداشت اونا رو روی میز ناهار خوری گذاشت و برات دمنوشی رو درست کرد دمنوش و قرص ها رو برات آورد و کنارت روی مبل نشست بهت دمنوشو داد که بخوری در حین خوردن دمنوشت موهاتو نوازش میکرد با صورت نگران بهت نگاهی میکرد دستتو گرفت و قرص ها رو داخل دستت گذاشت و گفت
چانگ: اینا رو بخور تا بهتر بشی
نگاهی بهش کردی و لیوان دمنوش رو آروم سر کشیدی و لیوان رو از لبت یکمی دور کردی و قرصو خوردی روش هم دمنوشت رو خوردی
چانگبین از روی مبل پاشد و رفت به سمت آشپزخونه و کیسه ی آب گرمی که حاظر کرده بود رو برات آورد و بهت داد دوباره کولت کرد و رفت به سمت پریز و لامپ رو خاموش کردین از پله ها به بالا رفت و تورو روی تخت گذاشت اومد و کنارت دراز کشید و گفت :
چانگ: زود خوبشو من ا/ت قوی رو خیلی دوست دارم
البته این کار های چانگببن که برات انجام داد باعث شد که دردت کمتر بشه و به راحتی خوابت ببره
اهم هردوتون خوابتون برد
(پایان) اگه درخواست دارید بگید راحت باشید )اینجا همه منحرفن هر چیز اهمی که به ذهنتون رسید رو می تونید بیان کنید بای !
۱۲.۱k
۰۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.