دو پارت با همه
دو پارت با همه
هیون میله آهنی رو داغ کرد و گذاشت روی بدن میا گذاشت میا یه جیغ بنفش زد( حقته دختره عن بر میداره میکشه)
هیو بعد از اینکه میله رو از بدنش ورداشت با کمربند شروع به زدنش کرد( قربون داداشم برم)
خب از لنا میگم
تازه رسیده بود خونه اونم حالش بد بود
(خب الان آیا کاری از دست ما بر میاد خواهر لنا)
دید صدای داد و فریاد از زیر زمین میاد رفت دید که هیون داره اون دختره دی* وث رو میزنه خلاصه به زور هیون رو میاره توی حال
لنا: هیون ما باید از راه قانونی بریم این طوری میتونه ازت شکایت کنه
هیون: زندان میره که چی لنا میفهمی اون پدرمو ازم گرف (گریه)
لنا: میدونم ولی اینطوری نمیشه اون الیزا هم خونواده من رو گرف میدونی باعث شد مامانم و هان آواره بشن ( الیزا همونیه که با بابای لنا هست)
بعد لنا هیون رو بغل کرد( بچه ها یکی بیاد منو بغل کنه حالم اوکی نی)
خلاصه هیون آروم شد تو بغل هیون خوابید هیون به خاطر گریه هایی که کرده بود لباس لنا خیس شد
بقیه رو میزارم
حالم زیاد اوکی نی دوستام گند زدن تو روزم
حمایت؟؟؟؟
هیون میله آهنی رو داغ کرد و گذاشت روی بدن میا گذاشت میا یه جیغ بنفش زد( حقته دختره عن بر میداره میکشه)
هیو بعد از اینکه میله رو از بدنش ورداشت با کمربند شروع به زدنش کرد( قربون داداشم برم)
خب از لنا میگم
تازه رسیده بود خونه اونم حالش بد بود
(خب الان آیا کاری از دست ما بر میاد خواهر لنا)
دید صدای داد و فریاد از زیر زمین میاد رفت دید که هیون داره اون دختره دی* وث رو میزنه خلاصه به زور هیون رو میاره توی حال
لنا: هیون ما باید از راه قانونی بریم این طوری میتونه ازت شکایت کنه
هیون: زندان میره که چی لنا میفهمی اون پدرمو ازم گرف (گریه)
لنا: میدونم ولی اینطوری نمیشه اون الیزا هم خونواده من رو گرف میدونی باعث شد مامانم و هان آواره بشن ( الیزا همونیه که با بابای لنا هست)
بعد لنا هیون رو بغل کرد( بچه ها یکی بیاد منو بغل کنه حالم اوکی نی)
خلاصه هیون آروم شد تو بغل هیون خوابید هیون به خاطر گریه هایی که کرده بود لباس لنا خیس شد
بقیه رو میزارم
حالم زیاد اوکی نی دوستام گند زدن تو روزم
حمایت؟؟؟؟
۶.۷k
۱۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.