پارت

پارت : 14

سومی ویو :

و بعد اروم لباشو گذاشت رویه لبام و شروع به بوسیدنه لبام کرد
و من چند لحظه داخله شک بودم ولی بعد شروع به همراهیش کردم
و داخله اون حالت به سمته تخت رفتیم و.. ( بعدشو دیگه خودتون تصور کنید 🗿)

پرشه زمانی به صبح :

سومی ویو :

صبح با تابشه نوره خورشید از خواب بیدار شدم خواستم بلند شم که دلم درده خیلی فجیعی گرفت
و جیغ بلندی زدم که جین با ترس بیدار شد

جین : چـ چی شده؟

( که همون لحظه شروع به گریه کردن کردم )

سومی : هق دلم هق هق خیلی درد میـ هق میکنه هق هق 😭

جین : هیسسس گریه نکن ملکه من پادشاهت اینجاست تا حالتو خوب کنه

سومی : هق دیشب هق خیلی وحشی بازی در اوردی هق

جین : خب نتوانستم خودمو کنترل کنم ببخشید

سومی : .....

جین : سومی جونم

سومی : ........

( با جین قهر کرده بودم اخه دیشب خیلی وحشی بازی در اورده بود و دلم الان خیلی درد میکنه که یکدفه جین بایه صورته خیلی کیوت روم خیمه زد و با لحنه خیلی کیوتی گفت)

جین : ملکه من لدفا منو ببخش 🥺 (با لحنه بچه گونه)

( دیگه طاقت نیاوردم دستمو دو طرفه صورتش گذاشتم و همه ی اجزایه صورتشو بوسیدم و گفتم)

سومی : مگه میشه با پادشهاهه کیوتی مثله تو قهر کنم؟

جین : معلومه که نمیشه با پادشاهی به این هندسامی قهر کرد 😌

سومی : خب اون موقع من چیه این پادشاهه هندسامم؟

جین : ملکهه این پادشاهه هندسامی

خودم ویو 🗿 :

خب خلاصه بگم که جین دله سومی رو ماساژ داد تا خوب بشه و از این چندش بازیا در اوردن 🗿
دیدگاه ها (۲)

پارت : 14 سومی ویو : و بعد اروم لباشو گذاشت رویه لبام و شر...

پارت : ۱۵ می سو ( خواهره سومی) ویو : اهههه دیشب نتوانستم ا...

پارت : ۱۳ سومی ویو : و با به یاد اوردنه مراسمه ازدواج سریع...

پارت : ۱۳ سومی ویو : و با به یاد اوردنه مراسمه ازدواج سریع...

سرزمین با شکوه نگهبان آتش

تک پارتی در خواستی تهیونگ وقتی مافیا هست و ات رو بزور دوست د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط