هفت مافیا به علاوه ی یکی / پارت 9
هفت مافیا به علاوه ی یکی / پارت 9
جین: ببینید چه کردم
جین چند مدل غذا و دسر درست کرده بود
تهیونگ: میگم جین تو از قبل خبر داشتی؟ 😂
ا.ت: انگار اماده بودی
جین: قرار بود بخاطر پیروزیمون اینارو بپزم ولی خب میتونه واسه شما باشه
نشستیم غذامونو خوردیم بعد تلویزیونو روشن کردیم نشستیم فیلم دیدن که یهو صحنه مثبت 18 شد
جین: اوه اوه
یونگی: بچه روتو بکن اونور
ا.ت: تو خودت چرا داری میبینی
نامجون: نظرتون چیه خاموش کنیم؟
کوک: نه بذار ببینیم چی میشه
جیمین: تهیونگ یاد بگیر
تهیونگ: حتمااا
ا.ت: برید گمشیددد
تهیونگ: چیه مگهه 😂
جیهوپ: راس میگه به کارتون میاد
ا.ت: عجب گیری کردیم
ساعت سه و خورده ای اینا بود که رفتیم بخوابیم کارامو کردم و آماده شدم بخوابم
فردای اونروز ویو ا.ت =
امروز از خواب بیدار شدم از پایین صدای خنده ی بچه ها میومد منم مث هروز کارامو کردم رفتم پایین
جیمین: بههه ببینی کی اومده
جیهوپ: بههه
کوکی: ساعت خواببب
ا.ت: چقد سرصدا میکنید
تهیونگ: تو خیلی دیر بیدار شدی
جیهوپ: ببخشیدد فک نمیکردیم صدا بیاد بالا
رفتم سمت آشپزخونه از تو یخچال یه چیزی برداشتم خوردم و رفتم نشستم رو مبل پیش بچه ها
جیهوپ: خب بروبچز اگه امروز کار خاصی ندارید من شب با رفیقام قرار داریم بریم بار
تهیونگ: اول قرار میذاری بعد میپرسی؟
نامجون: الان بگم کار داریم میمونی مثلا؟
ا.ت: مثل همیشه... ما کارم داشته باشیم تو توی باری :/
جیهوپ: نه دیگه بچه ها گفتم کار خاص
نامجون: ا.ت به نگهبانا خبر دادی اماده باش باشن؟
ا.ت: آخه پدصگ.....من همین الان بیدار شدم کی به اینا بگم آخه :/
نامجون: امم راس میگی...😂
جیمین: حوصلم سر رفته تهیونگگگگ
تهیونگ: چتههههههه
جیمین: پاشو برو سوژه پیدا کن
تهیونگ: چشم سرورم
جیمین: جان؟.....
همه جر خوردیم 😂
جیمین: خب پس من میرم تمرین کنم ا.ت رو هدفگیریت کار کردی
ا.ت: اره مث چی
جیمین: عه خب پاشو بریم تیراندازی
ا.ت: بریم
ا.ت و جیمین رفتن تیر اندازی و ا.ت همه تیرارو بیرون زد
جیمین: ریدی....خیر سرت اینجوری تمرین کردی؟؟
تهیونگ: ا.ت ریدی 😂
ا.ت: همینه که هست
نامجون بدو بدو اومد بیرون: بچه ها بدویین بیاین تو
همه رفتیم تو
جین: ببینید چه کردم
جین چند مدل غذا و دسر درست کرده بود
تهیونگ: میگم جین تو از قبل خبر داشتی؟ 😂
ا.ت: انگار اماده بودی
جین: قرار بود بخاطر پیروزیمون اینارو بپزم ولی خب میتونه واسه شما باشه
نشستیم غذامونو خوردیم بعد تلویزیونو روشن کردیم نشستیم فیلم دیدن که یهو صحنه مثبت 18 شد
جین: اوه اوه
یونگی: بچه روتو بکن اونور
ا.ت: تو خودت چرا داری میبینی
نامجون: نظرتون چیه خاموش کنیم؟
کوک: نه بذار ببینیم چی میشه
جیمین: تهیونگ یاد بگیر
تهیونگ: حتمااا
ا.ت: برید گمشیددد
تهیونگ: چیه مگهه 😂
جیهوپ: راس میگه به کارتون میاد
ا.ت: عجب گیری کردیم
ساعت سه و خورده ای اینا بود که رفتیم بخوابیم کارامو کردم و آماده شدم بخوابم
فردای اونروز ویو ا.ت =
امروز از خواب بیدار شدم از پایین صدای خنده ی بچه ها میومد منم مث هروز کارامو کردم رفتم پایین
جیمین: بههه ببینی کی اومده
جیهوپ: بههه
کوکی: ساعت خواببب
ا.ت: چقد سرصدا میکنید
تهیونگ: تو خیلی دیر بیدار شدی
جیهوپ: ببخشیدد فک نمیکردیم صدا بیاد بالا
رفتم سمت آشپزخونه از تو یخچال یه چیزی برداشتم خوردم و رفتم نشستم رو مبل پیش بچه ها
جیهوپ: خب بروبچز اگه امروز کار خاصی ندارید من شب با رفیقام قرار داریم بریم بار
تهیونگ: اول قرار میذاری بعد میپرسی؟
نامجون: الان بگم کار داریم میمونی مثلا؟
ا.ت: مثل همیشه... ما کارم داشته باشیم تو توی باری :/
جیهوپ: نه دیگه بچه ها گفتم کار خاص
نامجون: ا.ت به نگهبانا خبر دادی اماده باش باشن؟
ا.ت: آخه پدصگ.....من همین الان بیدار شدم کی به اینا بگم آخه :/
نامجون: امم راس میگی...😂
جیمین: حوصلم سر رفته تهیونگگگگ
تهیونگ: چتههههههه
جیمین: پاشو برو سوژه پیدا کن
تهیونگ: چشم سرورم
جیمین: جان؟.....
همه جر خوردیم 😂
جیمین: خب پس من میرم تمرین کنم ا.ت رو هدفگیریت کار کردی
ا.ت: اره مث چی
جیمین: عه خب پاشو بریم تیراندازی
ا.ت: بریم
ا.ت و جیمین رفتن تیر اندازی و ا.ت همه تیرارو بیرون زد
جیمین: ریدی....خیر سرت اینجوری تمرین کردی؟؟
تهیونگ: ا.ت ریدی 😂
ا.ت: همینه که هست
نامجون بدو بدو اومد بیرون: بچه ها بدویین بیاین تو
همه رفتیم تو
۵.۹k
۰۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.