رها کنید مرا با غم نهان خودم

رها کنید مرا با غم نهان خودم
اگرچه خسته‌ام از درد بی‌کران خودم

به دشمنان قسم خورده، احتیاجی نیست
که دشنه می‌خورم از دست دوستان خودم...

چو رنج بوده فقط سهمم از جهان شما
خوشا به کنج اتاقم...خوشا جهان خودم..

که کیمیای سعادت، سکوت بود، سکوت
چه زخم ها که نخوردم من از زبان خودم!

شراب نیز به دردم نمی‌دهد تسکین
مگر که زهر بریزم به استکان خودم...

اگر که مرگ فقط چاره‌ی من است، چه باک؟
به مرگ خویش کنون راضی‌ام، به جان خودم...

#سجاد_رشیدی_پور
#زیبا
دیدگاه ها (۹)

بلند موی و پریشان ، ولی به لب لبخند ؛چقدر زود به دیوانه‌ها ش...

اگر که مانده محبت ، ولو سر موییبس است این همه بیهوده اخم و ب...

معنی یک عمر تکرار خطا در عشق چیست؟!آدمی مانند من بی اختیار ا...

آمدی ... پنجره‌ای رو به جهانم دادیماه را در شبِ این خانه نشا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط