عاشقتم کیم تهیونگ
عاشقتم کیم تهیونگ
پارت پایانی
ات: ولم کن تهیونگ
تهیونگ : فکردی میزارم بری
ات : ببین تهیونگ ما ایندیی نداریم
تهیونگ عصبی فریاد زد
تهیونگ : کافیه ات .... چرا همچین کاری باهم کردی چرا ولم کردی
ات : اما
تهیونگ: اما اگر نمیخواهم بشنوم بگو چرا ولم کردی
ات هیچی نگفت و نگاهش رو به پایین داد
تهیونگ عصبی شد و با داد حرف زد
تهیونگ : چی برات کم گذاشتم ؟ عشق
ات : تو هیچی برام کم نگذاشتی حتی پیشتر از همه کس بهم اهمیت میدادی اما
اونجایی که تو اشکام غرق شدم.
اونجایی که لبخند از یادت رفت.
اونجایی که خسته شدی…
دقیقا همون موقع ها به من فکر کن.
من اینجا منتظرم تو بیای بغلم و…
غماتو بذاری رو دوش من.
تهیونگ: اما چی
ات : من فقد یه میکاپر هستم اما تو یه ایدلی بقیه چی میگن
تهیونگ با فریاد گفت
تهیونگ : ات بس کن تا وقتی ما با هم باشیم هیچی جلو دارمون نیست
ات : ببخشید که ولت کردم
تهیونگ ناراحت شد از اینکه عشق اش اشتباهش رو فهمید و دیگه نمیخواستم طولش بده و بلافاصله گفت
تهیونگ : دوست دارم
دلش میخواست
بین شبها و روزهاش
بین دستهایش و نفسهایش
بین بوسها و لبهاش
چنان سرگردان شود
که نفهممه دنیا کدام طرف میچرخد
دلش میخواست بین خندههایش و موهایش
اسمش را صدا کنه
و وقتی گفتی جانم
جانش را از نبودنش نجات دهه
دیگه خسته بود و نمیدونست از عشق اش جدا شود تنهایی چیزه خیلی بدیه چیزیه که هر آدمی نمیتوند تهمل کنه
دیگه میخواست زندگی کنه
دیگه زندگی اش رو دسته تقدیر سپرد و گفت
ات : منم دوست دارم
اونجایی که حس کردم کسی نیست.
اونجایی که تو اشکام غرق شدم.
اونجایی که لبخند از یادم رفت.
اونجایی که خسته شدم
دقیقا همون موقع ها به من فکر تو
تهیونگ : درسته عشقم عشق قشنگم میدونی که من عاشقتم عاشق چشمای مهربونت و هر نگاهی که بهم میکنی عاشق صدات و هر حرفی که میزنی عاشق دستات و هربار که دستاتو میگیرم منو یجوری عاشق خودت کردی که هرچقدر
بگذره حسم بهت بیشتر میشه
ات با احساس گفت
ات : تو بهترین کسی هستی
که توی زندگیم دارم
تو دنیای منی شاید بعضی وقتا قهر باشیم
یا دعوا کنیم اما هیچوقت اینو یادت نره که من تو رو از همه دنیا بیشتر دوست دارم ابدی من
پایانی
خوب عزیزانم اگه حمایت کنید چند پارتی عشقتون یعنی جونکوک رو زود میزارم بوس
پارت پایانی
ات: ولم کن تهیونگ
تهیونگ : فکردی میزارم بری
ات : ببین تهیونگ ما ایندیی نداریم
تهیونگ عصبی فریاد زد
تهیونگ : کافیه ات .... چرا همچین کاری باهم کردی چرا ولم کردی
ات : اما
تهیونگ: اما اگر نمیخواهم بشنوم بگو چرا ولم کردی
ات هیچی نگفت و نگاهش رو به پایین داد
تهیونگ عصبی شد و با داد حرف زد
تهیونگ : چی برات کم گذاشتم ؟ عشق
ات : تو هیچی برام کم نگذاشتی حتی پیشتر از همه کس بهم اهمیت میدادی اما
اونجایی که تو اشکام غرق شدم.
اونجایی که لبخند از یادت رفت.
اونجایی که خسته شدی…
دقیقا همون موقع ها به من فکر کن.
من اینجا منتظرم تو بیای بغلم و…
غماتو بذاری رو دوش من.
تهیونگ: اما چی
ات : من فقد یه میکاپر هستم اما تو یه ایدلی بقیه چی میگن
تهیونگ با فریاد گفت
تهیونگ : ات بس کن تا وقتی ما با هم باشیم هیچی جلو دارمون نیست
ات : ببخشید که ولت کردم
تهیونگ ناراحت شد از اینکه عشق اش اشتباهش رو فهمید و دیگه نمیخواستم طولش بده و بلافاصله گفت
تهیونگ : دوست دارم
دلش میخواست
بین شبها و روزهاش
بین دستهایش و نفسهایش
بین بوسها و لبهاش
چنان سرگردان شود
که نفهممه دنیا کدام طرف میچرخد
دلش میخواست بین خندههایش و موهایش
اسمش را صدا کنه
و وقتی گفتی جانم
جانش را از نبودنش نجات دهه
دیگه خسته بود و نمیدونست از عشق اش جدا شود تنهایی چیزه خیلی بدیه چیزیه که هر آدمی نمیتوند تهمل کنه
دیگه میخواست زندگی کنه
دیگه زندگی اش رو دسته تقدیر سپرد و گفت
ات : منم دوست دارم
اونجایی که حس کردم کسی نیست.
اونجایی که تو اشکام غرق شدم.
اونجایی که لبخند از یادم رفت.
اونجایی که خسته شدم
دقیقا همون موقع ها به من فکر تو
تهیونگ : درسته عشقم عشق قشنگم میدونی که من عاشقتم عاشق چشمای مهربونت و هر نگاهی که بهم میکنی عاشق صدات و هر حرفی که میزنی عاشق دستات و هربار که دستاتو میگیرم منو یجوری عاشق خودت کردی که هرچقدر
بگذره حسم بهت بیشتر میشه
ات با احساس گفت
ات : تو بهترین کسی هستی
که توی زندگیم دارم
تو دنیای منی شاید بعضی وقتا قهر باشیم
یا دعوا کنیم اما هیچوقت اینو یادت نره که من تو رو از همه دنیا بیشتر دوست دارم ابدی من
پایانی
خوب عزیزانم اگه حمایت کنید چند پارتی عشقتون یعنی جونکوک رو زود میزارم بوس
۲.۲k
۱۰ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.