اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد
اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد
پارت ۸۸
[ویو نابی]
نابی: نکن دیگه
جونگ کوک: دلم می خواد الانم سوار شو
سوار ماشین شدیم راه افتاد دیگه
نابی: عشقم
جونگ کوک: هوم.... پرنسسم چیه
نابی: چرا اینقدر سگی
یهو برگشت نگام کرد
جونگ کوک: من سگم
نابی: نگاه گونم کن ردش هست آبروم میره
خندید
جونگ کوک: اشکال نداره....تا چند دقیقه دیگه ردش می ره
نابی : اگه نره چی اونوقت
جونگ کوک: اشکالی نداره بازم...بزار بوست کنم دوباره
اومد دوباره ببوسم که عقب کشیدم
نابی: لازم نیست...بزار من ببوسمت
یهو نگه داشت
جونگ کوک: ببوس الان
رفتم جلو محکم گونه اش بوسیدم و گاز گرفتم
دلم خنک شد
خندید ولی اون یکی گونه اش هم محکم بوسیدم که قرمز شد
می خواستم عقب بکشم که خودش بوسه ای رو آغاز کرد
جونگ کوک: خوشمزه بود... ولی گونم
نابی: حقت بود
داخل داشبورد ماشین یک چیزی برداشت به گونش زد
یکم که نگاهش کردم فهمیدم محو کننده رد زخم بود
نابی: نگاه آقا خودش رد بوسم مخفی کرد ... خجالت می کشی من ببوسمت
خاک تو سرم که تو رو بوسیدم
داشتم الکی صدا می کردم
نگام کرد
جونگ کوک: ولی...اوف ببخشید ولی تو هم می خواستی پاک بشه
نابی: نه نه اصلأ مهم نیست مگه من کیم
جونگ کوک: نابی ...
نابی: مگه پرنسس نبودم شدم نابی
حرصی شد دستش کوبید به فرمون ماشین
جونگ کوک : نابی بسه
چش شده آمپر پروند
جونگ کوک: چیه هان...هان چیه...مگه نگفتم عاشقتم بست نیست
حرفاش داشت ناراحتم می کرد
ولی نه نه حتماً شوخی
جونگ کوک: رو اعصابم نرو دیگه
نابی: جونگ کوک آروم باش
ماشین نگه داشت
تو چشمام زل زد
جونگ کوک: چرا آروم باشم هان ؟
داشت گریم می گرفت بغض کردم
با صدای لرزون گفتم
پارت ۸۸
[ویو نابی]
نابی: نکن دیگه
جونگ کوک: دلم می خواد الانم سوار شو
سوار ماشین شدیم راه افتاد دیگه
نابی: عشقم
جونگ کوک: هوم.... پرنسسم چیه
نابی: چرا اینقدر سگی
یهو برگشت نگام کرد
جونگ کوک: من سگم
نابی: نگاه گونم کن ردش هست آبروم میره
خندید
جونگ کوک: اشکال نداره....تا چند دقیقه دیگه ردش می ره
نابی : اگه نره چی اونوقت
جونگ کوک: اشکالی نداره بازم...بزار بوست کنم دوباره
اومد دوباره ببوسم که عقب کشیدم
نابی: لازم نیست...بزار من ببوسمت
یهو نگه داشت
جونگ کوک: ببوس الان
رفتم جلو محکم گونه اش بوسیدم و گاز گرفتم
دلم خنک شد
خندید ولی اون یکی گونه اش هم محکم بوسیدم که قرمز شد
می خواستم عقب بکشم که خودش بوسه ای رو آغاز کرد
جونگ کوک: خوشمزه بود... ولی گونم
نابی: حقت بود
داخل داشبورد ماشین یک چیزی برداشت به گونش زد
یکم که نگاهش کردم فهمیدم محو کننده رد زخم بود
نابی: نگاه آقا خودش رد بوسم مخفی کرد ... خجالت می کشی من ببوسمت
خاک تو سرم که تو رو بوسیدم
داشتم الکی صدا می کردم
نگام کرد
جونگ کوک: ولی...اوف ببخشید ولی تو هم می خواستی پاک بشه
نابی: نه نه اصلأ مهم نیست مگه من کیم
جونگ کوک: نابی ...
نابی: مگه پرنسس نبودم شدم نابی
حرصی شد دستش کوبید به فرمون ماشین
جونگ کوک : نابی بسه
چش شده آمپر پروند
جونگ کوک: چیه هان...هان چیه...مگه نگفتم عاشقتم بست نیست
حرفاش داشت ناراحتم می کرد
ولی نه نه حتماً شوخی
جونگ کوک: رو اعصابم نرو دیگه
نابی: جونگ کوک آروم باش
ماشین نگه داشت
تو چشمام زل زد
جونگ کوک: چرا آروم باشم هان ؟
داشت گریم می گرفت بغض کردم
با صدای لرزون گفتم
- ۱۲.۰k
- ۱۱ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط