اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد
پارت ۸۶
[ویو جونگ کوک]
وقتی به سمت خونه راه افتادم به هیونگ سو زنگ زدم
قرار شد قطع نکنه من از حال نابی مطمئن بشم
داشتن حرف می زدن
قشنگ داشتم غر غر غراش گوش می داد
[ویو هیونگ سو ]
نابی: هیونگ سو...بلند شو برام شکلات داغ درست کن
هیونگ سو: باشه خوشگلم...تو ام بلند شو بریم هم برات درست می کنم حرف بزنیم
بلند شدیم به سمت آشپزخونه رفتیم
رفت روی صندلی نشست منم درگیر شدم
نابی: هیونگ سو...بنظرت من آدم بدیم
چش شده... الان جونگ کوک داره حرفاش می شنوه
هیونگ سو: اصلأ چطور مگه
یکم پوکر بود
نابی: می دونی من ازت هیچی مخفی نمی کنم.... ولی دوباره دارم ازشون مصرف
می کنم
گوشی قطع کنم یعنی
ولی جونگ کوک ناراحت میشه
هیونگ سو: اشکالی نداره که .... فقط قرص های زد افسردگی فقط برای روانت
نابی: هوم ولی جونگ کوک چی اون می تونه من تحمل کنه اینجوری
هیونگ سو: نابی چرا نکنه.... اگه نکرد اصلأ خودم می گیرمت
نابی: بی ادب ... باهات قهر می کنما
خندیدم
هیونگ سو: شوخی بود... پرنسس ولی یادت باشه منم هستم
خندید نگاهش ازم دزدید
نابی: وای چرا حاضر نشد مردم دیگه
هیونگ سو: آماده است.... بخور غذا نخوردی بازم
بلند شد نگام کرد
نابی: نه نخوردم....بای بای برم اتاقم
ماگ شکلات برداشت رفت
هیونگ سو: دختره چش سفید... خدمتکار گیر آوردی
وقتی داشت می رفت
خندید
نابی: ممنون پسر عمو گلم
دیدگاه ها (۱۵)

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد پارت ۸۷ [ویو هیونگ سو]ناب...

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد پارت ۸۸[ویو نابی]نابی: نک...

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد پارت ۸۵ [ویو جونگ کوک]که ...

اسم پروانه ای که در تاریکی می سوزد پارت ۸۴[ویو نابی]با صدای ...

رمان عشق و نفرت پارت ۱۲خلاصه رفتیم خونه ی مامان جونگ کوک سان...

"سرنوشت "p,32..ویو بعد از شام ا/ت *.بعد از شام جیمین با ماشی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط