"عشق یک طرفه" (pt¹⁰)
#پارت10
که جیمین محکم زد رو میز
جیمین=کیم ات؟سرت تو برگه خودت باشه
هوفف
سریع حواسمو جمع کردم
ببین باهات چیکار میکنم
فک کردی کی هستی؟
وایی الان چیکار کنممم
جیمین=برگه ها رو بدین وقت تمومه
ات=عیشش ول کن ترو خدا یه دیقه
جیمین=چی؟
ات=یعنی...میشه یکم زمان بدین؟
جیمین=من کار دارم سریع باید برم
ات=هوفف
از جام بلند شدمو برگمو تحویل دادم پشت سرم کایسو یونجین هم بلند شدن
جیمین=بقیتونم زودتر تموم کنین
از کلاس رفتم بیرون سریع رفتم سمته کافه کالج
همه اکیپ دوره میز بودن
رفتم یه قهوه سفارش دادم
تهیونگ=عه ات و یونجینم اومدن
ات=خفه شوو
با ضربه های کوچیک میزدم به بازوش
تهیونگ=عه چته؟
ات=چرا بهم تغلب نرسوندی؟
تهیونگ=من خودم از رو مینهو تغلب کردم
( گایززز مین هی(دختر) و مینهو(پسر) رو قاطی نکنین)
ایندفعه محکم زدم ب بازوش
تهیونگ=عاخخ
ات=به منم میرسوندی
تهیونگ=چجوری وقتی جیمین فقط به منو تو نگاه میکرد؟
ات=چطور کایسو تونست برسونه از اونطرفه کلاس تو که میزه بغلمی نمیتونی برسونی
تهیونگ=کایسو؟کایسو چرا باید به تو برسونه؟
ات=چمیدونم بلاخره رسونده فقط اون جیمین تخس نذاشت اخریشو برسونه وگرنه نگا(برگه رو نشونش میده) نگا ببین پرسیده کدوم سوالو موندم
تهیونگ=دیگه طرفه کایسو نبینمت!
ات=اتفاقا میخوام بگردم پیداش کنم ازش تشکر کنم
تهیونگ=میگم دیگه طرفش نرو{داد}
ات=خیله خب بابا چرا داد میزنی مینهو این چشه پدرکشتگی داره با کایسو؟
مینهو=ولش کن
یونجین=رگه غیرتش منو فسیل کرد
ات=تو ب...
جکسون=هی هی هی بسه
ات=من رفتم!
جکسون=ات بیخیال دیگه داداشت عصبی شد یه چیزی گفت
ات=گفتم میرم
هیانگ=هوی تهیونگ تو نمیخوای چیزی بگی؟
تهیونگ=....
بلند رفتم قهومو از قهوه چی گرفتمو رفتم سره کلاس که جیمین هنوز سره کلاس بود
جیمین=عو ات اومدی
ات=عوم
جیمین=میشه این برگه ها رو ببریم دفتر؟
ات=میشه بگم نه؟
جیمین=چیزی شده؟
ات=هومم نه
جیمین=باشه خودم میبرم مرسی از صادق بودنت
ات=°لبخند کوچیک
رفتمو رو میزم نشستم
زیر لب با خودم حرف میزدم =
واقعا فکر میکنه من نمیدونم با ادمای دورو برم چه رفتاری کنم یا من اینطور فکر میکنم؟
جدیدا تهیونگ غیر قابله تحمل شده
کایسو=چیزی شده؟
از فکرو خیالم در اومدمو متوجه کایسو شدم
...
که جیمین محکم زد رو میز
جیمین=کیم ات؟سرت تو برگه خودت باشه
هوفف
سریع حواسمو جمع کردم
ببین باهات چیکار میکنم
فک کردی کی هستی؟
وایی الان چیکار کنممم
جیمین=برگه ها رو بدین وقت تمومه
ات=عیشش ول کن ترو خدا یه دیقه
جیمین=چی؟
ات=یعنی...میشه یکم زمان بدین؟
جیمین=من کار دارم سریع باید برم
ات=هوفف
از جام بلند شدمو برگمو تحویل دادم پشت سرم کایسو یونجین هم بلند شدن
جیمین=بقیتونم زودتر تموم کنین
از کلاس رفتم بیرون سریع رفتم سمته کافه کالج
همه اکیپ دوره میز بودن
رفتم یه قهوه سفارش دادم
تهیونگ=عه ات و یونجینم اومدن
ات=خفه شوو
با ضربه های کوچیک میزدم به بازوش
تهیونگ=عه چته؟
ات=چرا بهم تغلب نرسوندی؟
تهیونگ=من خودم از رو مینهو تغلب کردم
( گایززز مین هی(دختر) و مینهو(پسر) رو قاطی نکنین)
ایندفعه محکم زدم ب بازوش
تهیونگ=عاخخ
ات=به منم میرسوندی
تهیونگ=چجوری وقتی جیمین فقط به منو تو نگاه میکرد؟
ات=چطور کایسو تونست برسونه از اونطرفه کلاس تو که میزه بغلمی نمیتونی برسونی
تهیونگ=کایسو؟کایسو چرا باید به تو برسونه؟
ات=چمیدونم بلاخره رسونده فقط اون جیمین تخس نذاشت اخریشو برسونه وگرنه نگا(برگه رو نشونش میده) نگا ببین پرسیده کدوم سوالو موندم
تهیونگ=دیگه طرفه کایسو نبینمت!
ات=اتفاقا میخوام بگردم پیداش کنم ازش تشکر کنم
تهیونگ=میگم دیگه طرفش نرو{داد}
ات=خیله خب بابا چرا داد میزنی مینهو این چشه پدرکشتگی داره با کایسو؟
مینهو=ولش کن
یونجین=رگه غیرتش منو فسیل کرد
ات=تو ب...
جکسون=هی هی هی بسه
ات=من رفتم!
جکسون=ات بیخیال دیگه داداشت عصبی شد یه چیزی گفت
ات=گفتم میرم
هیانگ=هوی تهیونگ تو نمیخوای چیزی بگی؟
تهیونگ=....
بلند رفتم قهومو از قهوه چی گرفتمو رفتم سره کلاس که جیمین هنوز سره کلاس بود
جیمین=عو ات اومدی
ات=عوم
جیمین=میشه این برگه ها رو ببریم دفتر؟
ات=میشه بگم نه؟
جیمین=چیزی شده؟
ات=هومم نه
جیمین=باشه خودم میبرم مرسی از صادق بودنت
ات=°لبخند کوچیک
رفتمو رو میزم نشستم
زیر لب با خودم حرف میزدم =
واقعا فکر میکنه من نمیدونم با ادمای دورو برم چه رفتاری کنم یا من اینطور فکر میکنم؟
جدیدا تهیونگ غیر قابله تحمل شده
کایسو=چیزی شده؟
از فکرو خیالم در اومدمو متوجه کایسو شدم
...
۴۶.۳k
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.