زندگیه دیگه گاهی خستهت میکنه

زندگیه دیگه؛ گاهی خسته‌ت می‌کنه
خیلی خسته‌ت می‌کنه،
اونقد که دوس داری خودکارتو بذاری لای صفحات زندگیت وُ یه مدت بری سراغ خودت؛
هیچ‌کاری نکنی، هیچکیو نبینی،
با هیچکی حرف نزنی، حتی نفسم نکشی.
اما مشکل اینجاست
بعد که برمی‌گردی
می‌بینی یه نفر خودکارو از لای کتابِ زندگیت بیرون کشیده
و تو هم یادت نمیاد کدوم صفحه بودی.
گم میشی ..
و هیچی توو دنیا بدتر از این نیست که ندونی کجای زندگیتی.
دیدگاه ها (۳)

کسانی می آیندمی آیند تا بپرسند از نسبتم با جنوناز جنون خفته ...

سر بگذار بر دردِ بازوانِ مندستِ نگاهم را بگیرمرا دچارِ حادثه...

افسوس که من و " تو "دور از هم پیر میشویم ! و طعم شیرین تاب د...

گفت : زندگی مثه نخ کردنِ سوزنه!یه وقتایی بلد نیستی چیزیو بدو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط