2ساعت بعد

2ساعت بعد

یونا ویو

رفتم حموم لباسمو پوشیدم مو هامو مدل دادم اکسسوری مو انداختم کفشمو پام کردم گوشیمو ور داشتم نگاهم به ساعت افتاد 1ساعت گذشت رفتم پایین چند نفر اومده بودن نرفتم پایین چون منتظر میا بودم تا بیاد بعد برم پایین


جک: خانم میا اومدن یونا: باشه کل آهنگارو قطع کن و بهشون بگو میزبان پارتی داره میاد جک: چشم

جک رفت پایین کل آهنگا رو قطع کرد

یونا همینجوری از پله ها پایین میومد کل نگاها سمت یونا بود همه عاشقش شدن میا هم خیلی تعجب کرد

میا: یونا منو ببخش یونا: ببخشمت آره اصلا برو گمشو میا: من نمی دونستم تو صاحب مدرسه هستی یونا: حالا که چی میا: لطفا منو ببخش یونا: جک کجایی جک: بله رئیس یونا: کار اخراج میا از مدرسه رو انجام بده جک: چشم میا: نه ترو خدا نکن یونا: باید از قبل بهش فکر می کردی عزیزم حالا بای بای جونگ کوک: نقشت عالی بود راستی تو صاحب مدرسه به اون بزرگی هستی یونا: آره جونگ کوک: پس چرا با اتوبوس میومدی یونا: چون دلم نمی خواست با پولم پز بدم یونا: حالا ولش کن بیا از پارتی لذت ببریم جونگ کوک: باشه
گارسون: چی میل دارید
جونگ کوک: من یه شراب قرمز میخوام
یونا: منم ویسکی
جونگ کوک: ظرفیت بالا ست یا پایین
یونا: بیا یه مسابقه بزاریم هرکی ظرفیتش بالا تر بود هرکاری که گفت باید انجام بده جونگ کوک: باشه قبول یونا: گارسون

گارسون: بله
یونا: سفارشمون رو عوض کن دوتا بطری ویسکی بیارید
گارسون: چشم

۱۰مین بعد

گارسون: بفرمایید
یونا: مرسی

جونگ کوک: بیا شروع کنیم


۱ساعت بعد

یونا ویو

من ظرفیتم بالا تر بود جونگ کوک داشت چرت و پرت میگفت

جونگ کوک: ازت خوشم میاد بیا جلو میخوام ببوسمت
یونا: برو اونور جک کجایی
جک: بله
یونا: پارتی رو تموم کن
جک: چشم
یونا ویو

جونگ کوک رو داخل اتاقم گذاشتم لباسمو عوض کردم ورفتم پیش جونگ کوک خوابیدم