My Fucking life/part:1🍾
My Fucking life/part:1🍾
توضیحات کلی راجب ات:
من یه آرمی ایرانی بودم و هیچکس باورم نداشت و همه میگفتن هیچوقت نمیتونی به کره بری و بیتیاس رو ببینی و منو بخاطر آرمی بودنم مسخره میکردن ولی من دختر خیلی لجبازی بودم و میخواستم بهشون ثابت کنم من میتونم و به آرزوی بچگیم میرسم...خب اوایل سخت بود ولی شروع کردم و به درس خوندن و کار کردن و از سن کم سرکار میرفتم تا پول جمع کنم و توی درس خوندن و رشته ای که داشتم همیشه نفر اول کلاس بودم راستی رشته ی من (هر رشته ای که دوست دارید) هست...من به رشتم علاقه داشتم و تونستم توش موفق باشم و به موفقیت برسم پس وقتی توی کنکور نفر دوم شدم تونستم به یه لول و سطح بالاتری از کار برسم و تو یه شرکت بزرگ شروع به کار کردم و بعد از ۳ سال متوالی سختی کشیدن یه پول کمی برای مهاجرت و رفتن به کنسرت پس انداز کنم ولی باز هم کم بود چون باید یه خونه هم اجاره میکردم یا یه هتل میگرفتم که چند روزی اونجا بخوابم و غذا بخورم...خب راستیتش من این اواخر واقعا وقت سر خاروندن هم نداشتم چه برسه به اینکه بخوابم خبرا رو بخونم بخاطر همین وقتی گوشیمو باز کردم کلییییی مسیج و پیام اومده بود و همه برام نوشته بودن خبرارو شنیدی؟!...خب من هیچی نمیدونستم و فقط فورا به ویسگون رفتم و خبرا رو خوندم و فهمیدم که بیتیاس برای اجرای کنسرت میخواد به ایران بیااااد من از ذوق پرواز کردمممممم و نصف شب همش جیغ میزدم که همسایه ی مزاحم وسط احساسات من در خونه رو زد و کلی سرزنشم کرد که چرا نصف شب جیغ میزنم و منم سعی کردم سایلنت ذوق کنممم
توضیحات کلی راجب ات:
من یه آرمی ایرانی بودم و هیچکس باورم نداشت و همه میگفتن هیچوقت نمیتونی به کره بری و بیتیاس رو ببینی و منو بخاطر آرمی بودنم مسخره میکردن ولی من دختر خیلی لجبازی بودم و میخواستم بهشون ثابت کنم من میتونم و به آرزوی بچگیم میرسم...خب اوایل سخت بود ولی شروع کردم و به درس خوندن و کار کردن و از سن کم سرکار میرفتم تا پول جمع کنم و توی درس خوندن و رشته ای که داشتم همیشه نفر اول کلاس بودم راستی رشته ی من (هر رشته ای که دوست دارید) هست...من به رشتم علاقه داشتم و تونستم توش موفق باشم و به موفقیت برسم پس وقتی توی کنکور نفر دوم شدم تونستم به یه لول و سطح بالاتری از کار برسم و تو یه شرکت بزرگ شروع به کار کردم و بعد از ۳ سال متوالی سختی کشیدن یه پول کمی برای مهاجرت و رفتن به کنسرت پس انداز کنم ولی باز هم کم بود چون باید یه خونه هم اجاره میکردم یا یه هتل میگرفتم که چند روزی اونجا بخوابم و غذا بخورم...خب راستیتش من این اواخر واقعا وقت سر خاروندن هم نداشتم چه برسه به اینکه بخوابم خبرا رو بخونم بخاطر همین وقتی گوشیمو باز کردم کلییییی مسیج و پیام اومده بود و همه برام نوشته بودن خبرارو شنیدی؟!...خب من هیچی نمیدونستم و فقط فورا به ویسگون رفتم و خبرا رو خوندم و فهمیدم که بیتیاس برای اجرای کنسرت میخواد به ایران بیااااد من از ذوق پرواز کردمممممم و نصف شب همش جیغ میزدم که همسایه ی مزاحم وسط احساسات من در خونه رو زد و کلی سرزنشم کرد که چرا نصف شب جیغ میزنم و منم سعی کردم سایلنت ذوق کنممم
۳.۶k
۰۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.