رمان ملک قلبم
رمان ملک قلبم
پارت ۴۱
ارسلان، ارسلان قربونت بشه چیشده نفسم
دیانا، از درد دلم صدام بغضی شده بود آروم گفتم هیچی
ارسلان، متوجه بغضش شدم فهمیدم یه چیزیش هست. قشنگم
دیانا، هوم
ارسلان، چیشده
دیانا، هیچی
ارسلان، مگه میشه
دیانا، آره ارسلان خواست دوباره حرف بزنه که گارسون اومد
گارسون، چی میل دارید
ارسلان، یه پیزا دونفره با برگر ۲تا هم نوشابه کوچیک
گارسون، بله چشم
دیانا، گارسون که رفت بیشتر اومد نزدیکم
ارسلان، بیشتر رفتم نزدیکش که
دیانا، سرمو چرخوندم سمتش
ارسلان، دستمو گذاشتم رو پهلوش نزدیکم کردم
پارت ۴۱
ارسلان، ارسلان قربونت بشه چیشده نفسم
دیانا، از درد دلم صدام بغضی شده بود آروم گفتم هیچی
ارسلان، متوجه بغضش شدم فهمیدم یه چیزیش هست. قشنگم
دیانا، هوم
ارسلان، چیشده
دیانا، هیچی
ارسلان، مگه میشه
دیانا، آره ارسلان خواست دوباره حرف بزنه که گارسون اومد
گارسون، چی میل دارید
ارسلان، یه پیزا دونفره با برگر ۲تا هم نوشابه کوچیک
گارسون، بله چشم
دیانا، گارسون که رفت بیشتر اومد نزدیکم
ارسلان، بیشتر رفتم نزدیکش که
دیانا، سرمو چرخوندم سمتش
ارسلان، دستمو گذاشتم رو پهلوش نزدیکم کردم
۵.۵k
۰۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.