زندگیه جهنمی پارته پنج

زندگیه جهنمی ( پارته پنج )
بهش خیره شدم پسره به نظر جالبی بود بگم ازش خوشم نیومد واقعا دروغ گرفتم موهاش و مدله راه رفتنش چنگی به دل نمیزد اما همه چیز تموم بود انگار از وسطه یه پرژه که سال ها روش کار کردن بیرون امده بود

+ممنون از نظرتون اقایه؟

ـــ ریندو هایتانی هستم میتونی ریندو صدام کنی مشکلی نداره

+اوه بله حتنا اقایه ریندو

ـــ احمق گفتم ریندو نه اقایه ریندو توهم دیگه جزوی از مایی بهتره یکم خودمونی تر باشی اینجا کسی با احترام حرف نمیزنه چون همه تو یه سطحیم

سانزو: درست میگه اما واضحه که اون کم تره

ـــ خفه شو پشمکه احمق

سانزو: مگه دروغه عروس دریایی لزج

با تعجب زه کل کلاشون گوش میدادم انگار داداش بودم با چهره هایه متفاوت اما این از لحاضه فنی ممکن نبود که یهو یادم امد اون پشمک اصن پیشه ما نبود یکم تعجب کردم که متوجه امدنش نشدم اخه من هم حسه شیشمه قوی دارم هم شنوایی وقتی دیدم دعواشون داره بالا میگیره تردوشونو خلئه صلاح کردم و بینشون وایسادم

+بچه هایه دوساله دیگه بس کنین تاهمو به کشتن ندادید ریندو مگه نگفتین مثه خانواده اید؟ ای من ریدم تو این خانوادتون

مایکی: هعی هعی تند نرو بچه دیگه نبینم به دوستام توهین کنی فهمیدی

اون صدا از طبقه یه دوم کناره نرده ها میومد سرمو که برگردوندم بایه پسره مو سفید و قده کوتاه مواجه شدم هردویه اونا بلا فاصله به سمته اون برگشتن و تعضیم کردن که فهمیدم رییسه منه احمقو باش فکر میکردم بچه ی چیزی باشه انا به صورتش که دقط میکنم بهش میخوره 27 اینا باشه
دیدگاه ها (۱)

یه دوست دارممیبینمش یاده اسپایدر من میوفتمننه دمپایی با خودت...

مغزم سره جلسه امتحان درحالی که ازش کمک میخوام

خوابه ابدی ( پارته پنج ) با شکه زیادی بهشون خیره بودم شریع ا...

عشق با ثروت ( پارته اخر ) سرمو اوردم بیرون تا ببینم رفته یا ...

“Smile of Death” Part(۶)از زبان هیکاریبلند شدم، دوش گرفتم و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط