پارت ۱۲
پارت ۱۲
-راستی ا.ت بیکاری
+اره ولی تا ساعت 3
-بریم پارک
+بریم
داخل پارک
کمی قدم زدن و بعدش ا.ت نگاهش به تابی خورد که کنار اون پارک نصب شده بود سوارش شد و کمی خودش رو تاب داد و بعدش با صورت ناراحتی
بلند شد
-چث شد
+نمیتونم تاب بدم
-بیا بشین من تابت میدم
تا ساعت 3همینجور خوش گذرانی کردن و بعدش ا.ت رو رسوندن
شوگا ویو
ا.ت رفت و منم رفتم بیرون یه دور زدم لباس خریدم و رفتم طلا فروشی یه ست ظریف گردنبند و دستبند خریدم و رفتم خونه دوش گرفتم کارام رو کردم آمدم بیرون لباس پوشیدم ساعت 5بود عطر تلخ ام رو زدم و حرکت کردم به ا.ت زنگ زدم آمد پایین ولی خیلی خوشگل شده بود شبیه فرشته ها شده بود
ا.ت ویو
رسیدم خونه رفتم یکم خوابیدم ساعت 4و نیم بیدار شدم رفتم حموم و لباس خوشگلی پوشیدم و کفشام هم روش ست کردم گوشیم رو برداشتم و شوگا زنگ زد بیا پایین آمدم پایین خیلی خوشتیپ شده بود واقعا حالا آرمی ها رو درک میکنم
-راستی ا.ت بیکاری
+اره ولی تا ساعت 3
-بریم پارک
+بریم
داخل پارک
کمی قدم زدن و بعدش ا.ت نگاهش به تابی خورد که کنار اون پارک نصب شده بود سوارش شد و کمی خودش رو تاب داد و بعدش با صورت ناراحتی
بلند شد
-چث شد
+نمیتونم تاب بدم
-بیا بشین من تابت میدم
تا ساعت 3همینجور خوش گذرانی کردن و بعدش ا.ت رو رسوندن
شوگا ویو
ا.ت رفت و منم رفتم بیرون یه دور زدم لباس خریدم و رفتم طلا فروشی یه ست ظریف گردنبند و دستبند خریدم و رفتم خونه دوش گرفتم کارام رو کردم آمدم بیرون لباس پوشیدم ساعت 5بود عطر تلخ ام رو زدم و حرکت کردم به ا.ت زنگ زدم آمد پایین ولی خیلی خوشگل شده بود شبیه فرشته ها شده بود
ا.ت ویو
رسیدم خونه رفتم یکم خوابیدم ساعت 4و نیم بیدار شدم رفتم حموم و لباس خوشگلی پوشیدم و کفشام هم روش ست کردم گوشیم رو برداشتم و شوگا زنگ زد بیا پایین آمدم پایین خیلی خوشتیپ شده بود واقعا حالا آرمی ها رو درک میکنم
۴.۴k
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.