P28
تهیونگ:اها یادم اومد تو همونی هستی که منو تو بار مست پیدا کرد و از فرصت استفاده کرد و خودش و بزور تو بغلم جا کرد یا شایدم همونی که هر وقت پولش تموم میشه میاد سراغم اصلا احوالمو نمیپرسه(با داد)
من احمق بخاطر یه کاری که کردم کسی که واقعا بخاطر خودم منو دوستم داشت و از خودم دور کردم حالا اومدی میگی ولش کن بره من دوست دخترتم
(ا/ت بغض کرده بود نمیتونست بیشتر از این اون جا بمونه وقتی قضیه رو از زبون تهیونگ شنید یه جوری شد با کسی که دوست پسرش قبلیش بهش خیانت کرده بود تو یه خونس تا اون موقع نمیخواست باور کنه که تهیونگ بهش خیانت کرده همش با خودش میگفت شاید فقط یه بغل بوده و یه بوسه از روی دوستی(بچه ها اگه یادتون باشه تو پارت ۵ گفتم بوسیدن همو از اون بوسیدنا نه رپی لپشو بوسیده) ولی وقتی حرفا رو شنید داشت خفه میشد نمیتونست نفس بکشه)
ا/ت:ولم کن میخوام برم(با بغض)
تهیونگ:نخیر کسی که باید بره تو نیستی اونه
سونا:حواست هست چی میگی ولش کن
تهیونگ:گفتم برو بیرون(با داد)
(ا/ت بغضشو قورت داد و سریع گفت)
ا/ت:تو اگه درس شده بودی دوباره اون کارو سر یه دختر دیگه نمیاوردی ولی تو هنوز همون تهیونگی که با بقیه لاس میزد ولم کن
تهیونگ:تو الان داری از این طرفداری میکنی
ا/ت:من دوس ندارم بلایی که سر من اومد سر کسی دیگه ای باید مخصوصا اگه باعث و بانیش تو باشی
سونا:خب پس چرا وایسادی برو دیگه
ا/ت:منم خیلی دلم نمیخواد پیش شما دوتا بمونم که خاطرات گذشتم یاد اوری بشه برام اگه دستمو ول کنه میرم
تهیونگ:سونا برو بیرون تا بیرونت نکردم
(ا/ت دستشو از میکشه و به سمت در خروجی میره همون جوری برای خودش تو خیابونا راه میره که یه ویبره توی جیبش احساس میکنه تلفن و در میاره و میبینه کای داره زنگ میزنه ساعت و نگا میکنه ۱ شبه جواب میده)
کای:ا/ت کجایی حالت خوبه(با نگرانی)
ا/ت:ارع خوبم میتونی بیای دنبالم
کای:ارع بگو کجایی
ا/ت:لوکشین میفرستم برات
کای:راه افتادم بفرست برام
ا/ت:باش
(گوشیو قطع میگه لوکیشنو براش میفرسته میشنه رو جدول کنار خیابون منتظر کای تا بیاد وقتی میشینه سرشو بین دو تا دستاش میزاره و بی هدف گریه میکنه تو ذهنش میگه)
ا/ت:اخه چرا من چرا باید انقدر عاشقت باشم ها چیکار کردی باهام ها که نمیتونم فراموشت کنم دارم از توخودمو میخورم دیگه نمیتونم تحمل کنم
(یه ماشین جلوش ترمز میکنه اشکاشو پاک میکنه سرشو میار بالا میبینه کای درو باز میکنه سوار ماشین میشه)
کای:ا/ت حالت خوبه چیزی شده یه دفعه کجا غیبت زد
ا/ت:میشه چیزی نپرسی فقط بریم خونه
کای:باشه اما باید تو خونه همه چیو تعریف کنی ها
ا/ت:باشه
(رسیدن دم در خونه ا/ت تا ماشین وایساد سریع پیاده شد و رفت تو خونه کای م پشت سرش رفت ا/ت رفت تو آشپزخونه در یخچال و باز کرد...
من احمق بخاطر یه کاری که کردم کسی که واقعا بخاطر خودم منو دوستم داشت و از خودم دور کردم حالا اومدی میگی ولش کن بره من دوست دخترتم
(ا/ت بغض کرده بود نمیتونست بیشتر از این اون جا بمونه وقتی قضیه رو از زبون تهیونگ شنید یه جوری شد با کسی که دوست پسرش قبلیش بهش خیانت کرده بود تو یه خونس تا اون موقع نمیخواست باور کنه که تهیونگ بهش خیانت کرده همش با خودش میگفت شاید فقط یه بغل بوده و یه بوسه از روی دوستی(بچه ها اگه یادتون باشه تو پارت ۵ گفتم بوسیدن همو از اون بوسیدنا نه رپی لپشو بوسیده) ولی وقتی حرفا رو شنید داشت خفه میشد نمیتونست نفس بکشه)
ا/ت:ولم کن میخوام برم(با بغض)
تهیونگ:نخیر کسی که باید بره تو نیستی اونه
سونا:حواست هست چی میگی ولش کن
تهیونگ:گفتم برو بیرون(با داد)
(ا/ت بغضشو قورت داد و سریع گفت)
ا/ت:تو اگه درس شده بودی دوباره اون کارو سر یه دختر دیگه نمیاوردی ولی تو هنوز همون تهیونگی که با بقیه لاس میزد ولم کن
تهیونگ:تو الان داری از این طرفداری میکنی
ا/ت:من دوس ندارم بلایی که سر من اومد سر کسی دیگه ای باید مخصوصا اگه باعث و بانیش تو باشی
سونا:خب پس چرا وایسادی برو دیگه
ا/ت:منم خیلی دلم نمیخواد پیش شما دوتا بمونم که خاطرات گذشتم یاد اوری بشه برام اگه دستمو ول کنه میرم
تهیونگ:سونا برو بیرون تا بیرونت نکردم
(ا/ت دستشو از میکشه و به سمت در خروجی میره همون جوری برای خودش تو خیابونا راه میره که یه ویبره توی جیبش احساس میکنه تلفن و در میاره و میبینه کای داره زنگ میزنه ساعت و نگا میکنه ۱ شبه جواب میده)
کای:ا/ت کجایی حالت خوبه(با نگرانی)
ا/ت:ارع خوبم میتونی بیای دنبالم
کای:ارع بگو کجایی
ا/ت:لوکشین میفرستم برات
کای:راه افتادم بفرست برام
ا/ت:باش
(گوشیو قطع میگه لوکیشنو براش میفرسته میشنه رو جدول کنار خیابون منتظر کای تا بیاد وقتی میشینه سرشو بین دو تا دستاش میزاره و بی هدف گریه میکنه تو ذهنش میگه)
ا/ت:اخه چرا من چرا باید انقدر عاشقت باشم ها چیکار کردی باهام ها که نمیتونم فراموشت کنم دارم از توخودمو میخورم دیگه نمیتونم تحمل کنم
(یه ماشین جلوش ترمز میکنه اشکاشو پاک میکنه سرشو میار بالا میبینه کای درو باز میکنه سوار ماشین میشه)
کای:ا/ت حالت خوبه چیزی شده یه دفعه کجا غیبت زد
ا/ت:میشه چیزی نپرسی فقط بریم خونه
کای:باشه اما باید تو خونه همه چیو تعریف کنی ها
ا/ت:باشه
(رسیدن دم در خونه ا/ت تا ماشین وایساد سریع پیاده شد و رفت تو خونه کای م پشت سرش رفت ا/ت رفت تو آشپزخونه در یخچال و باز کرد...
۵۵.۷k
۰۵ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.