♡love in hate♡
♡love in hate♡
p13
علامت ها
ا/ت+ کوک_ یونا= مامان کوک#
لینا€ چان× تهیونگ÷ جیون¥
ویو ا.ت
+بزار یکی پیدا کنم برات
=زود باششش
لباسی که با تهیونگ خریدیم واسش
(منظورش...بعدن میفهمین)
در اوردم بهش دادم
=وایی چه خوشکلههه
+زود باش
رفتم لباسرو پوشید نشسته بودم نگاش میکردم خیلی خشکل شده بود واقعا تهیونگ سلیقش خوبه ها
=پاشو بیا اینجا
+چرا؟
دستمو گرفت کشید نشوندم رو صندلی شونه ور داشت و موهامو شونه کرد خرگوشی جلو سر(توی پست قبل اسلاید 3 گذاشتم )
وقتی موهامو بست گفتم میرم بیرون تا اون موهاشو درست کنه و بیاد رفتم پایین پیش تهیونگ
+اهای تهیونگ امشب وقتشه
÷وقته چی؟
+یااا یونا رو میگم دیگه
÷چقد خوردنی شدی
+منحرف بد بخت دارم درمورد یونا بت میگممم
÷میگم کسی نمیدونه ما خواهر برادریم بیا ازدواج ..اخخخخ
+حقته(یکی کشید زیر تهیونگ)
=من امادم بریم دیر شد
÷عرر
+بعد بگو من خوردنی شدم..نگا یه فرشتس
÷هنوزم تو خوردنی تری مواظب باش
+میزنم تو سرت
=چی میگین هی پچ پچ بیاین دیگه
÷کجاا
=بیرون!
÷یه چیزی بپوش رو این لباست
=چشم
بعد غر زدنای تهیونگ بالاخره رسیدیم..یونا دویید رفت تو..۱ساعت دیر رسیده بودیم
+تهیونگ من نمیام تو
÷چرا؟؟
+خب..
÷اخرش که میبینیش
+نمیتونم تو چشاش نگا کنم..بهش تهمت زدم..ازش جدا شدم..و از پدر بودن محرومش کردم
÷هرجور راحتی ولی یه ساعت دیگه داخل باش جشن اصلی ساعت۱شرو میشه
+باشه..راستی یادت نره هاا وقتی اومدیم تو حیاط
÷باشه حواسم هست..ممنونم ا/ت
+وظیفس
÷میرم داخل توهم زود بیا
+باشه
÷ای لاو یو
+ای لاو یو تو
اومد بغلم کرد و لبمو بوس کرد و فرار کرد
+اهایییی میکشمتتتت اگه به یونا نگفتمم
+به جیون میگم بات حرف نزنههه
÷این بد جنسیهه..ولی بای
رفت داخل ..عجب خریه ها..صدایی از پشت سرم اومد
_خوش میگذره ؟خانومه کیم؟
..... ادامه دارد.....
p13
علامت ها
ا/ت+ کوک_ یونا= مامان کوک#
لینا€ چان× تهیونگ÷ جیون¥
ویو ا.ت
+بزار یکی پیدا کنم برات
=زود باششش
لباسی که با تهیونگ خریدیم واسش
(منظورش...بعدن میفهمین)
در اوردم بهش دادم
=وایی چه خوشکلههه
+زود باش
رفتم لباسرو پوشید نشسته بودم نگاش میکردم خیلی خشکل شده بود واقعا تهیونگ سلیقش خوبه ها
=پاشو بیا اینجا
+چرا؟
دستمو گرفت کشید نشوندم رو صندلی شونه ور داشت و موهامو شونه کرد خرگوشی جلو سر(توی پست قبل اسلاید 3 گذاشتم )
وقتی موهامو بست گفتم میرم بیرون تا اون موهاشو درست کنه و بیاد رفتم پایین پیش تهیونگ
+اهای تهیونگ امشب وقتشه
÷وقته چی؟
+یااا یونا رو میگم دیگه
÷چقد خوردنی شدی
+منحرف بد بخت دارم درمورد یونا بت میگممم
÷میگم کسی نمیدونه ما خواهر برادریم بیا ازدواج ..اخخخخ
+حقته(یکی کشید زیر تهیونگ)
=من امادم بریم دیر شد
÷عرر
+بعد بگو من خوردنی شدم..نگا یه فرشتس
÷هنوزم تو خوردنی تری مواظب باش
+میزنم تو سرت
=چی میگین هی پچ پچ بیاین دیگه
÷کجاا
=بیرون!
÷یه چیزی بپوش رو این لباست
=چشم
بعد غر زدنای تهیونگ بالاخره رسیدیم..یونا دویید رفت تو..۱ساعت دیر رسیده بودیم
+تهیونگ من نمیام تو
÷چرا؟؟
+خب..
÷اخرش که میبینیش
+نمیتونم تو چشاش نگا کنم..بهش تهمت زدم..ازش جدا شدم..و از پدر بودن محرومش کردم
÷هرجور راحتی ولی یه ساعت دیگه داخل باش جشن اصلی ساعت۱شرو میشه
+باشه..راستی یادت نره هاا وقتی اومدیم تو حیاط
÷باشه حواسم هست..ممنونم ا/ت
+وظیفس
÷میرم داخل توهم زود بیا
+باشه
÷ای لاو یو
+ای لاو یو تو
اومد بغلم کرد و لبمو بوس کرد و فرار کرد
+اهایییی میکشمتتتت اگه به یونا نگفتمم
+به جیون میگم بات حرف نزنههه
÷این بد جنسیهه..ولی بای
رفت داخل ..عجب خریه ها..صدایی از پشت سرم اومد
_خوش میگذره ؟خانومه کیم؟
..... ادامه دارد.....
۶.۸k
۰۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.