⭐ پارت۴۷/کما⭐
تهیونگ:خفه شو خودم میدونم میفهمی میدونم هیچکی قدر منم عاشق اون نیست ولی نتونستم عصبانیم و کنترل کنم و ..
جونگ کوک:کنی و یجوری زدی که تا آلزایمر نگیره یادش نمیره
تهیونگ:من میخوابم رسیدیم بیدارم کن
جونگ کوک:اره بخواب بجای آت هم که قرار نیست تا صبح خوابش ببره هم بخواب
تهیونگ:نمیزارم از دلش در میارم تا خوابش نبرده از کنارش جم نمیخورم فهمیدی؟دیگه خفن شو
....
+خودم میدونستم که اگه الان بهش فکر کنم دوباره میرم رو تخت بیمارستان بخاطر مریضی کوفتی که دارم پس رهنمود پاک کردم و آروم طوری که کسی متوجه بشه رفتم بیرون و شماره مین سو رو گرفتم
مین سو:جانم کاری داری؟
آت:سریع خودتو به لوکیشنی که میفرستم برسون
+همینو گفتم و قطع کردم.با لباسای نازکم بیرون قرار بود سرما بخورم اینو خوب میدونستم ولی بیشتر از این سعی میکردم کسی صورت خونیمو نبینه.
ده دقیقه ای گذشت و منتظر بودم که سر و کله ی دوتا پسری که به ظاهر مست بودن پیدا شد
پسر ۱:جونن چه خانوم خوشگلی
پسر ۲:امشبو با ما بخواب فرداش ولت میکنیم
آت: برین کنار عوضیا به من دست نزنین
پسر۱:اوه اوه چقدر وحشی!به ظاهراً نمیخوره اینقدر وحشی باشی
پسر۲:منتظر چی هستی بزارش تو ماشین دیگه
+چشمامو بستم و تا میتونستم جیغ زدم
ولی یهو صدای مین سو اومد .
داشت بلند داد میزد
مین سو:دستتون بهش بخوره میکشمتون عوضیا
+چشمامو باز کردم .انگار واقعا اومده بود
چند تا مشت به هر کدومشون زد و بعد زنگ زد پلیس و اونا هم سریع رسیدن و بردنشون.
انگار تازه صورتمو میدید که با عصبانیت غرید
مین سو:اونا این بلا رو سرت اوردن؟زندشون نمیزارم
آت:نه کار اونا نبود .سو میشه بزاری امشب خونه تو بخوابم؟
مین سو:اون پسره ی بیشرف روت دست بلند کرده؟فکر کردم آدم شده ولی انگار نه به قران اگه حقشو وسط دستش نزاشتم
آت:نه بیا بریم ولش کن تروخدا
مین سو:اول میریم بیمارستان برو تو ماشین
+ اینقدر عصبی بود که نتونستم مخالفت کنم و نشستم تو ماشین و حرکت کردیم.
....
_ یه مدتی میشد که رسیده بودم خونه و منتظر مامان و بابا و به خصوص آت بودم که صدای در توجهمو جلب کرد.
صورتم همون طوری خونی بود که مامان و بابا وقتی دیدنم با سرعت طرف دویدن که نزاشتم حتی یه کلوم حرف بزنن و پریدم وسط
تهیونگ:پس آت کو؟
مامان:مگه با تو نیومده؟
تهیونگ:نه ندیدینش؟
بابا:تو چرا صورتت این طوریه؟
_بدون توجه بهشون رفتم تو اتاقم .و شماره آت رو گرفتم که بر نداشت دوباره زدم بازم برنداشت بار سوم بود که شمارشو میگرفتم.این بار برداشت ولی به جای صدای ات،صدات سو بود که تو گوشی پیچید.
لایک کن تورو ناموست پریود بودم دو لیتر خون ازم رفت ولی بازم گذاشتم😭❤️🩹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.