تک پارتی کوک 💔...
تک پارتی کوک 💔...
گایز اول بگم که این غمگینه....
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صدای مادرش توی گوشش بود دخترای جون داد میزدند اینکارو نکن....
دوستاش که گریه میکردند و با داد میگفتن: د لعنتییی از اونجا بیا پایین دیگهههه
نگاشو دوباره به مادرش داد، مادری که دیگه توانه گریه کردن نداشت... هرچی با چشماش به دنبال فردی که میخواست اخرین لحظه ی عمرش پیشش باشه، میگشت نبود... ولی اخههه یک عشقه یک ساله که تهش بخاطر پدرش ازت جدا شد ارزشه اینکارو داشت؟!!! پاهاش هر لحظه شل تر میشد... با لبای که دیگه توان حرف زدن نداشت اروم لب زد: کوک ولی من دوست داشتم:)... لبخنده مصنوعی زد شاید این پایانه زندگیش بود ولی عشقش چی به اون فکر کرده بود. اخرین قطره اشک از چشماش روی گونش ریخت نفسی کشید و بلاخره کاری که اروزشو داشتو انجام داد....
باورشم نمیشد راحت شدن از دردای زندگی انقدر حسه خوبی داشته باشه...
و این پایان تلخه این دختر بود...:)
ــــــــــــــــــــــــــــ
خببب
ولی یوری دلش برای شما تنگ میشه نمیتونه که به این سادگی بره... 🥲
گایز اول بگم که این غمگینه....
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صدای مادرش توی گوشش بود دخترای جون داد میزدند اینکارو نکن....
دوستاش که گریه میکردند و با داد میگفتن: د لعنتییی از اونجا بیا پایین دیگهههه
نگاشو دوباره به مادرش داد، مادری که دیگه توانه گریه کردن نداشت... هرچی با چشماش به دنبال فردی که میخواست اخرین لحظه ی عمرش پیشش باشه، میگشت نبود... ولی اخههه یک عشقه یک ساله که تهش بخاطر پدرش ازت جدا شد ارزشه اینکارو داشت؟!!! پاهاش هر لحظه شل تر میشد... با لبای که دیگه توان حرف زدن نداشت اروم لب زد: کوک ولی من دوست داشتم:)... لبخنده مصنوعی زد شاید این پایانه زندگیش بود ولی عشقش چی به اون فکر کرده بود. اخرین قطره اشک از چشماش روی گونش ریخت نفسی کشید و بلاخره کاری که اروزشو داشتو انجام داد....
باورشم نمیشد راحت شدن از دردای زندگی انقدر حسه خوبی داشته باشه...
و این پایان تلخه این دختر بود...:)
ــــــــــــــــــــــــــــ
خببب
ولی یوری دلش برای شما تنگ میشه نمیتونه که به این سادگی بره... 🥲
۵۵.۸k
۲۰ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.