چند پارتی
چند پارتی
ا.ت: عههه نمیخامم.. ولم کن.. خسته شدمهی بهم میگی دردسر درست نکن و مواظب خودت باش و فلان اگ ی همچین زنی نمیخاستی پس از اولش نمیومدی خاستگاری اگ هم ناراحتی میتونی جدا شی ازم بلخره بهت حق میدم کی از منی که حتی نمیتونم ی ثانیه بشینم سرجام بخاد باهام زندگی کنه .. میتونی جدا شی کاری ندارم باهات
جیهوپ: چی میگی😐 قضیه رو چرا آوردی به جداییمون؟!
ا.ت: خب راست میگم دیگ .. نه باهام حرف میزنی .. نه باهام کاری انجاممیدی .. وقتی میگم بیا اینکار کنیم میگی خستمه و میری میخابی اصلا بیا جداشم..
جیهوپ: ا.ت انقدر رومخم نروو و انقدرم اون کلمه کوفتی رونگوو وگرنه بعد میشه برات😠
ا.ت: مثلا چیکار میکنی هوم؟! برو بیرون میخام با آرامش آشپزیمو بکنم تا یکم از فکر و خیالم و البته بی حوصلگیم راحت شمم😒
جیهوپ: باش ..(نرفت و تو آشپزخونه ایستاد و ا.ت نگاهی بهش انداخت و کارشو انجام داد داشت میوه و سبزی هارو خورد میکرد کهجیهوپم باهاش همکاری کرد ا.ت تعجب کرده بود ولی ری اکشنی نشون نداد..
جیهوپ: نظرت درباره کیمچی چیه درست کنیمهوم؟!
ا.ت: نمدونم(سرش پایینه)
جیهوپ: ا.ت به من نگا کن
ا.ت: نمخام .. ولم کن کار دارم.
جیهوپ: باش ببین امشب منم باهات کار دارم صبر کن .. حالا به حرف من گوش نمیدی؟!
ا.ت: تو نمیتونی کاری کنی چون پاهام شکسته
جیهوپ: من که با پاهات کاری ندارم😈
ا.ت: ایشش نمیزارم بهم دس بزنی
جیهوپ: میبینیم .. حالا بیا شام بخوریم بریم اتاقمون دیگ😈😁
ا.ت: مسخره😒
ا.ت: عههه نمیخامم.. ولم کن.. خسته شدمهی بهم میگی دردسر درست نکن و مواظب خودت باش و فلان اگ ی همچین زنی نمیخاستی پس از اولش نمیومدی خاستگاری اگ هم ناراحتی میتونی جدا شی ازم بلخره بهت حق میدم کی از منی که حتی نمیتونم ی ثانیه بشینم سرجام بخاد باهام زندگی کنه .. میتونی جدا شی کاری ندارم باهات
جیهوپ: چی میگی😐 قضیه رو چرا آوردی به جداییمون؟!
ا.ت: خب راست میگم دیگ .. نه باهام حرف میزنی .. نه باهام کاری انجاممیدی .. وقتی میگم بیا اینکار کنیم میگی خستمه و میری میخابی اصلا بیا جداشم..
جیهوپ: ا.ت انقدر رومخم نروو و انقدرم اون کلمه کوفتی رونگوو وگرنه بعد میشه برات😠
ا.ت: مثلا چیکار میکنی هوم؟! برو بیرون میخام با آرامش آشپزیمو بکنم تا یکم از فکر و خیالم و البته بی حوصلگیم راحت شمم😒
جیهوپ: باش ..(نرفت و تو آشپزخونه ایستاد و ا.ت نگاهی بهش انداخت و کارشو انجام داد داشت میوه و سبزی هارو خورد میکرد کهجیهوپم باهاش همکاری کرد ا.ت تعجب کرده بود ولی ری اکشنی نشون نداد..
جیهوپ: نظرت درباره کیمچی چیه درست کنیمهوم؟!
ا.ت: نمدونم(سرش پایینه)
جیهوپ: ا.ت به من نگا کن
ا.ت: نمخام .. ولم کن کار دارم.
جیهوپ: باش ببین امشب منم باهات کار دارم صبر کن .. حالا به حرف من گوش نمیدی؟!
ا.ت: تو نمیتونی کاری کنی چون پاهام شکسته
جیهوپ: من که با پاهات کاری ندارم😈
ا.ت: ایشش نمیزارم بهم دس بزنی
جیهوپ: میبینیم .. حالا بیا شام بخوریم بریم اتاقمون دیگ😈😁
ا.ت: مسخره😒
۱۴.۶k
۲۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.