مان شازده کوچولو

مان شازده کوچولو

پارت ۱۲۱

دیانا: نه خوبم

ارسلان: باشه بیا کمکت کنم

دیانا: روی تخت دراز کشیدم به ثانیه نکشید خوابم برد

ارسلان: غرق خواب بودم که یکی هی تکونم میداد چیشده

دیانا: ارسلان

ارسلان: چشامو باز کردم و بهش نگاه کردم جانم عزیزم چیزی میخوای شکمت درد میکنه چیشده قربونت برم

دیانا: ارسلان

ارسلان: جونم

دیانا: من یه جیزی هوس کردم

ارسلان :جی عزیزم

دیانا: من دلم یه عالمه ترشک و لواشک میخواد با البالو خشک و....

ارسلان:برات که خریده بودم

دیانا: تموم شد
دیدگاه ها (۲)

رمان شازده کوچولو پارت ۱۲۲ارسلان:نگاهم رو به پنجره گرفتم هوا...

رمان شازده کوچولو پارت ۱۲۳ارسلان: خواهش میکنم وروجک حالا بگی...

رمان شازده کوچولو پارت ۱۲۰ارسلان: دستشو پایین اوردم خم شدم ر...

رمان شازده کوچولو پارت ۱۱۹دیانا: خیلی اذیت شدی ببخشید ارسلان...

رمان بغلی من پارت۱۳۱و۱۳۲و۱۳۳و۱۳۴دیانا: تا نیم ساعت داشتیم با...

رمان بغلی من پارت ۱۲۴و۱۲۵و۱۲۶و۱۲۷و۱۲۸ارسلان: معلومه که میام ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط