🍁Part 38🍁
🍁Part_38🍁
🦉❤️آغوش گرم تو❤️🦇
🦇ارسلان🦇
در اتاقو قفل کردمو پیرنمو در آوردم گرمم بود بعد رفتم دیانارو لخت کنم ولی برقو روشن کردم ک بدنش دیده بشه برقو ک روشن کردم
دیانا:عشقم چرا پهلوی راستت اینقد سیاه شده؟؟؟😨خعلی زدنت کصکشا؟
ارسلان:وقتی داشتن منو میزدن من پهلوی چپم رو زمین بود و اونا داشتن ب سمت راست پهلوم لگد میزدن ک بعدشم زخم شدو خون اومد
دیانا:الهی فدات شم دردت ب سرم قربونت برم زندگیم
ارسلان:خدانکنه عشقم....بعد رفتم سمتش و خیز برداشتم ب طرفش و شلوار و شرتشو در آوردم و بعد تیشرتشو و بعدم سوتینشو بعد خودمم کامل لخت شدم و رفتم سمت دیانا پاشو باز کردم و کصشو ی لیس خعلی محکم زدم ک دیانا آروم ولی کشدار گف
دیانا:عاااااااااااااااااااه....خعلی درد داشت ولی ی حس خوب
ارسلان:زبونمو برداشتم و گفتم...عاه بکش چون مال منی و این کصم مال منه و کل این بدن مال منه
دیانا:چشمامو بستم و همون لحظه دوباره ارسلان لیسش زد و من دوباره همون طور آروم ولی خعلی کشدار تر از عاه قبل عاه کشیدم خدا رو شکر اتاق ما فاصلش با اتاق متینیکا خعلی فاصله داشت و صدای منو ارسلان و نمیشنیدن تا 10مین ارسلان داشت کصمو لیس میزد و منم هر دفعه عاهم کشدار تر میشد چون ارسلان محکم تر لیس میزد
ارسلان:بدن دیانا خعلی سفید بود و البته بدون مو خعلی کردنش حال میداد ب آدم فقط دلت میخواس بکنیش بعد رفتم سراغ سنه هاش یکی از سينه هاشو میک زدم خعلی محکم و اون یکی سینشو با دستم میمالیدمو بعد ی دفعه نوک سینشو گاز گرفتم ک گف
دیانا:ایییییییییییی ارسی یواش
ارسلان:عی کاش میشد بکنمت خعلی کردنت حال میده دیانا آخه کونو ببین سفید مثل برف
دیانا:خندیدم و گفتم...منم دلم میخواست ولی حیف ک هنوز زوده
ارسلان:ارع ولی عی کاش الان تنها بودیم میکردمت بعد زود تر ازدواج میکردیم و بعدا کلی بعت حال میدادم
دیانا:نمیشه مامان بابام اون موقع کونمو جر میدادن
ارسلان:خب باهم میریم میگیم بعد وقتی عصبانی شدن زود میریم🫤
دیانا:😂
ارسلان:خندیدم و بعد همونطور ک روش بودم دستمو بردم سمت کصش و میمالیدم اونم کیرمو داشت میمالید و لبای همدیگرو هم بد جور میخوردیم بعد دیانا کیرمو ول کرد و لباشم آروم شد ولی من همینجوری داشتم میمالیدمشو اون آروم بود بعد دوباره رفتم سراغ کصش ک لیس بزنم بعد ی لیس خعلیییی خعلی خعلی محکم زدم ک دیانا ی عاه کشیدو خودشو کوبوند ب تخت منم شروع کردم ب خوردن و میک زدن کصش و اون خودشو از تخت بلند میکرد و میکوبوند دوباره ب تخت
دیانا:عاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااهههههه
ارسلان:سرمو آوردم بالا و گفتم...عجب کص خوشمزه ای داری دیا دلم میخواد کیرمو بکنم توش و تلمبه بزنم فق🤤🤤
دیانا:ارسلان میشه بخورمش
ارسلان:این مال خودته جنده ی کونی خودم بع نشستم روشو دیانا با دستش کیرمو گرفت و کرد تو دهنش منم کیرمو تو دهنش تکون میدادم و بعد آبم اومد کیرمو در اوردمو خالی کردم رو ممه های بزرگ دیانا و ممه هاش ک خعلی بزرگ بود رو گرفتم سمت دهنشو گفتم...بخورش کونی خوشکل جنده ی من
دیانا:خوردمشو گفتم...وای خعلی خوش مزس🤤
ارسلان:دراز کشیدمو کیرمو دستم گرفتم و گفتم بیا بخورش جنده
دیانا:ارسلان چجوری اینقد خوشمزس؟بعد گرفتمش دستمو تا آخر کردم تو دهنم
ارسلان:این کیر ساخته شدع واسه کردن ت ب خاطر همین اینقد خوشمزس
دیانا:درش آوردم و گفتم...و البته بزرگ و خوردنی
ارسلان:جون بخورش فق ک من کیف کنم🤤
دیانا:دوباره کردم تو دهنمو خوردم بعد نوکشو میکیدم و میکیدم و ارسلان دستشو برد سمت کونم و با انگشتش خط وسط کونمو دست میکشید
ارسلان:دیا کصت در چ حاله؟میخوام ی کار گی کنم
دیانا:کیر ارسلانو از تو دهنم در آوردم و گفتم....
چیکار؟
ارسلان:بیا تکیه بده ب تاج تخت
دیانا:تکیه دادم و گفتم...خب بعدش؟
❤️❤️❤️
لایک و کامنت فراموش نشع تلوخدا گنا دارم 🥺اینم +۱۸😂
🦉❤️آغوش گرم تو❤️🦇
🦇ارسلان🦇
در اتاقو قفل کردمو پیرنمو در آوردم گرمم بود بعد رفتم دیانارو لخت کنم ولی برقو روشن کردم ک بدنش دیده بشه برقو ک روشن کردم
دیانا:عشقم چرا پهلوی راستت اینقد سیاه شده؟؟؟😨خعلی زدنت کصکشا؟
ارسلان:وقتی داشتن منو میزدن من پهلوی چپم رو زمین بود و اونا داشتن ب سمت راست پهلوم لگد میزدن ک بعدشم زخم شدو خون اومد
دیانا:الهی فدات شم دردت ب سرم قربونت برم زندگیم
ارسلان:خدانکنه عشقم....بعد رفتم سمتش و خیز برداشتم ب طرفش و شلوار و شرتشو در آوردم و بعد تیشرتشو و بعدم سوتینشو بعد خودمم کامل لخت شدم و رفتم سمت دیانا پاشو باز کردم و کصشو ی لیس خعلی محکم زدم ک دیانا آروم ولی کشدار گف
دیانا:عاااااااااااااااااااه....خعلی درد داشت ولی ی حس خوب
ارسلان:زبونمو برداشتم و گفتم...عاه بکش چون مال منی و این کصم مال منه و کل این بدن مال منه
دیانا:چشمامو بستم و همون لحظه دوباره ارسلان لیسش زد و من دوباره همون طور آروم ولی خعلی کشدار تر از عاه قبل عاه کشیدم خدا رو شکر اتاق ما فاصلش با اتاق متینیکا خعلی فاصله داشت و صدای منو ارسلان و نمیشنیدن تا 10مین ارسلان داشت کصمو لیس میزد و منم هر دفعه عاهم کشدار تر میشد چون ارسلان محکم تر لیس میزد
ارسلان:بدن دیانا خعلی سفید بود و البته بدون مو خعلی کردنش حال میداد ب آدم فقط دلت میخواس بکنیش بعد رفتم سراغ سنه هاش یکی از سينه هاشو میک زدم خعلی محکم و اون یکی سینشو با دستم میمالیدمو بعد ی دفعه نوک سینشو گاز گرفتم ک گف
دیانا:ایییییییییییی ارسی یواش
ارسلان:عی کاش میشد بکنمت خعلی کردنت حال میده دیانا آخه کونو ببین سفید مثل برف
دیانا:خندیدم و گفتم...منم دلم میخواست ولی حیف ک هنوز زوده
ارسلان:ارع ولی عی کاش الان تنها بودیم میکردمت بعد زود تر ازدواج میکردیم و بعدا کلی بعت حال میدادم
دیانا:نمیشه مامان بابام اون موقع کونمو جر میدادن
ارسلان:خب باهم میریم میگیم بعد وقتی عصبانی شدن زود میریم🫤
دیانا:😂
ارسلان:خندیدم و بعد همونطور ک روش بودم دستمو بردم سمت کصش و میمالیدم اونم کیرمو داشت میمالید و لبای همدیگرو هم بد جور میخوردیم بعد دیانا کیرمو ول کرد و لباشم آروم شد ولی من همینجوری داشتم میمالیدمشو اون آروم بود بعد دوباره رفتم سراغ کصش ک لیس بزنم بعد ی لیس خعلیییی خعلی خعلی محکم زدم ک دیانا ی عاه کشیدو خودشو کوبوند ب تخت منم شروع کردم ب خوردن و میک زدن کصش و اون خودشو از تخت بلند میکرد و میکوبوند دوباره ب تخت
دیانا:عاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااهههههه
ارسلان:سرمو آوردم بالا و گفتم...عجب کص خوشمزه ای داری دیا دلم میخواد کیرمو بکنم توش و تلمبه بزنم فق🤤🤤
دیانا:ارسلان میشه بخورمش
ارسلان:این مال خودته جنده ی کونی خودم بع نشستم روشو دیانا با دستش کیرمو گرفت و کرد تو دهنش منم کیرمو تو دهنش تکون میدادم و بعد آبم اومد کیرمو در اوردمو خالی کردم رو ممه های بزرگ دیانا و ممه هاش ک خعلی بزرگ بود رو گرفتم سمت دهنشو گفتم...بخورش کونی خوشکل جنده ی من
دیانا:خوردمشو گفتم...وای خعلی خوش مزس🤤
ارسلان:دراز کشیدمو کیرمو دستم گرفتم و گفتم بیا بخورش جنده
دیانا:ارسلان چجوری اینقد خوشمزس؟بعد گرفتمش دستمو تا آخر کردم تو دهنم
ارسلان:این کیر ساخته شدع واسه کردن ت ب خاطر همین اینقد خوشمزس
دیانا:درش آوردم و گفتم...و البته بزرگ و خوردنی
ارسلان:جون بخورش فق ک من کیف کنم🤤
دیانا:دوباره کردم تو دهنمو خوردم بعد نوکشو میکیدم و میکیدم و ارسلان دستشو برد سمت کونم و با انگشتش خط وسط کونمو دست میکشید
ارسلان:دیا کصت در چ حاله؟میخوام ی کار گی کنم
دیانا:کیر ارسلانو از تو دهنم در آوردم و گفتم....
چیکار؟
ارسلان:بیا تکیه بده ب تاج تخت
دیانا:تکیه دادم و گفتم...خب بعدش؟
❤️❤️❤️
لایک و کامنت فراموش نشع تلوخدا گنا دارم 🥺اینم +۱۸😂
۲۴.۶k
۰۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.