part

part 173
رفته اتاقش تا سوزومه بیدار بشه
جسیکا: سوزومه؟ اون اینجاست
مامان ری: اره دخترم حالش خور نبود ری اوردتش
مامان جسیکا: دخترم تو هم میتونی بری پیششون
جسیکا: اوم پس من دیگه میرم
جسیکا رفت اتاق ری و در زد با اجازش رفت داخل اتاق تاریک بود دید سوزومه روی تخت خوابیده و ری هم کنارش نشسته و موتاشو نوازش میکنه ری صورتشو برگردوند با دیدن جسیکا لبخند زد
جسیکا: دوباره براش اتفاقی افتاده
ری سرشو به نشانه منفی تکون
ری: فک میکردم اینبارن مثل دنیل بعد چند روز هسش تبدیل به نفرت میشه و فراموشش میکنه ولی اون روز به روز داره بدتر میشه تو این ماه هر بار که مست میکرد هی با جنیور حرف میزد
جسیکا اروم رفت کنارشو نشست
جسیکا: دنیل یه هوس بود براش ولی جنیور فکرشو کن تغریبا دوسال عاشقش بوده و همین که متوجه احساسش میشه اون اتفاق میفته
ری: نمیدونم براش چیکارکنم من نمیخوام اون درد بکشه ولی هیچ کاری ازدستم بر نمیاد و این بجور ازارم میده
جسیکا اروم سر ری رو روی پاهاش خوابوند و نوازشش کرد
جسیکا: همچی درست میشه انقد خودتو اذیت نکن
ری: امیدوارم
جسیکا: بنظرت بهتر نیست اون با یکی دیگه وارد رابطه بشه اینطوری اروم اروم جنیور رو فراموش میکنه
ری: فک نکنم قبول کنه
جسیکا: تو تشویقش کن اون به حرفای تو گوش میده
ری: اوکی ببینم چی میشه
سوزومه: مرغا درمورد چی دارن صحبت میکنن
ری: کی بیدار شدی
دیدگاه ها (۱)

part 174سوزومه: همین الان بیدار شدمـ....... وایسا من الان کج...

part 175سوزومه: بیا تو ری: میشه باهات صحب کنم سوزومه: اوم چی...

part 172ری: واای مامان چرا زود تر نگفتی مامان ری: چیه برا می...

part 171لیلی: نمیدونم امروز خیلی هوس مست کردن داشتو تا خر خر...

به عنوان پاتنرpov: چجور پارتنری براتن چانگبین: هروز باید 3سا...

{ رمان جیمین }

P1🍯//𝒜 𝓂ℴ𝓃𝓉ℎ 𝒶ℊℴ&بابایی -جون دلم &کی میزارن مامانو ببینیم؟-د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط