پارت ۳۵ مافیای عشق

ویو جیمین
خوب صبح که با زور ات که خدا لعنتش کنه با آب بیدارم کرد و صبحونه خورد و رفتم و من هم دروش گرفتم و بعد ات رفتم که عمارت کاخ سیاه که به اون یارو حالی کنم که دنیا دسته کی
ساعت ۸ شود که رسیدم و سوئیچ به بادیگارد دادم که بزار پارکینگ و رفتم داخل
جیمین : هوی توله سگ اون عوضی گذاشتی اتاق شکنجه یا زیر زمین
شوگا : شکنجه (خوابالو روی مبل )
جیمین : آفرین گربه
شوگا تعجب کرد که اولین بار بود که جیمین بهش میگه گربه
جیمین رفت اتاق شکنجه که نامجون و مینبوم بود که به شوگا گفتم همه وسیله هارو بیاره و صندلی


(بچه راستش من اسم اصلحه و شکنجه نمیدونم چی و شما ها یا بهم بگین یا خودتون اسم بزارین توی ذهنتون)

جیمین : خوب خوب خوب ببینم از کدوم شروع کنم شوگا
شوگا: خوب اون خانواده تو رو کشت و خودت تصمیم بگیر
جیمین : به نظر من(می چرخه دور نامجون) باید به زنش رسیدگی کنیم نه
شوگا : باشه بیا به بدن خوشگلش رسیدگی کن
جیمین: اره یکمی باید ازین هم خوشگل تر کنم ( آخر هر دوخندیدن)
جیمین : به نظرت از صورتش شروع کنم یا از کمر
شوگا : خوب از صورت شروع کن
جیمین : باشه
جیمین: خوب خوب خانم کیم مینبوم به نظرت بدنت یکمی نیاز نیست رسیدگی کنیم
مینبوم با گریه و با داد: خفه شو خر نفهم پچه هامو ازم گرفتی دیگه میخوای چه کار کنی
جیمین: به شوهرت بگو که همه خانوادم رو ازم گرفته بعد انتظار داری شیرینی و چایی دعوت کنم ( داد و عربده)
مینبوم: به من میزدی ولی بچه هام نه (گریه)
جیمین: دیگه این حرفات خیلی دیر شود و فایده برای هیچ کدوم نداره
کیم نامجون: به زنم کاری نداشته باش
جیمین: نه بابا چه عجب به این دنیا سر زدی الان تازه میخوام شروع کنم

جیمین : ببین گریه ممنوع و میشماری اگر گریه کردی ۲۰ بار اضافه میشه و اگر نشماری هم ۳۰ بار اضافه میشه
نامجون : چه خبر بگه داری مرغ تیکه تیکه میکنی ها زن ها نمیتونه تحمل کنه
جیمین شروع کرد و مینبوم میشماره و بزور جلوی خودشو گرفت که گریه نکنه
جیمین وقتی می بینه که نامجون داره عذاب می کشه از بیرون و دل رونش خوشحال میشه و نیشخند میزنه و به کمرش هم میزنه
مینبوم :50 دیگه بسته تروخدا بسته
جیمین: نامجون عجب زن قوی داری انتخابت خوب کردی
جیمین : خوب نوبت آقای کیم نامجون هست
جیمین: خوب آقای کیم نامجون با شما چه کار کنیم هاا




میدونم کم ولی ادامه شب یا وقتی گوشیم شارژ بشه
میدونم میگین که چقدر گوشی شارژ میکنی ولی باتری خراب
دیدگاه ها (۵)

پارت۳۶ مافیای عشق

پارت ۳۷مافیای عشق

به شوهرم حساسم

برای اولین بار سناریو و تک پارت بزارم و بگین توی نقش توی دای...

عشق مخفی پارت 5

کاش براتون مهم بودم

عشق بی پایان من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط