Season

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲
Season: 𝟮
Part: 𝟭𝟰

ویوی جونگ‌کوک:

سکوت شکست
صدای قدم‌های لی روی زمین خاکی پیچید
هر قدمش مثل ضربه به قلبم بود

+لی... این بار هیچ راه فراری نداری
¢راه فرار؟ (خنده‌ی خفه)
~جئون، تو هنوز نمی‌فهمی... من ¢هیچ‌وقت فرار نکردم، این تویی که همیشه دنبال فرار بودی

اسلحه‌مو محکم گرفتم
هوانگ‌مین پشت ستون پناه گرفته بود
ولی من جلو رفتم

لی چاقو رو بالا آورد
نور چراغ‌قوه روی تیغه برق زد
یه لحظه همه‌چی کند شد
صدای بارون، نفس‌هام، ضربان قلبم

بعد یه حرکت سریع
چاقو سمت من پرتاب شد
به سختی کنار رفتم
تیغه چاقو درست توی دستم فرو رفت

بدون توجه به دستم
از جام پاشدم
+این بار هیچ اشتباهی نمی‌کنم
¢اشتباه؟ تو خود اشتباهی، جئون

گلوله‌ای شلیک کردم
صدای انفجار سالن رو لرزوند
لی عقب پرید، ولی خنده‌ش قطع نشد

¢تو هنوز نمی‌فهمی... من فقط یه نفر نیستم
¢من سایه‌ی همه‌ی چیزایی‌ام که ازشون فرار کردی

هوانگ‌مین داد زد:
~کوک، اینجا امن نیست، باید بریم!
+نه... اینجا همون‌جاییه که همه‌چی شروع شد
+و همون‌جاییه که همه‌چی تموم می‌شه

لی جلوتر اومد
چشم‌هاش برق می‌زد
¢پس بیا ببینیم کی آخرین نفسو می‌کشه
دیدگاه ها (۱)

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲Season: 𝟮 Part:𝟭𝟱 ویوی جونگ‌کوک: سالن تاریک...

800 تا نشیم

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲Season: 𝟮 Part: 𝟭𝟯 ویوی جونگ‌کوک: نور چراغ‌...

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲Season: 𝟮 Part: 𝟭𝟮ویوی جونگ‌کوک: ماشین روشن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط