Season

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲
Season: 𝟮
Part: 𝟭𝟯

ویوی جونگ‌کوک:

نور چراغ‌قوه روی دیوار می‌لغزید
سایه‌ها مثل هیولا تکون می‌خوردن
هوانگ‌مین پشت سرم بود، نفسش تند شده بود

~کوک... اینجا یه چیزی درست نیست
+آره... اینجا بوی مرگ می‌ده

یه صدای قدم آروم از سمت چپ اومد
برگشتم، اسلحه رو گرفتم سمت تاریکی
ولی فقط یه صندلی شکسته افتاده بود

صدای خنده دوباره پیچید
این بار واضح‌تر، نزدیک‌تر

¢جئون کای...
¢فکر کردی می‌تونی منو دفن کنی؟
¢مرگ برای من فقط یه شوخیه

+لی... خودتو نشون بده
+بسه دیگه بازی

یه سایه از پشت ستون بیرون اومد
نور رعد لحظه‌ای صورتشو روشن کرد
زخم روی گونه‌ش، چشم‌های پر از خشم، و اون لبخند مسخره

لی جلوتر اومد
¢تو هنوز همون بچه‌ای هستی که فکر می‌کرد با یه تیر همه‌چی تموم می‌شه
¢ولی تو ضعیف شدی، جئون... به خاطر اون دختره، به خاطر عشقت

دلم آتیش گرفت
+دهن تو ببند...
+من برای عشق ضعیف نشدم، برای عشق قوی‌تر شدم

لی خندید
¢پس بذار ببینم این قدرتت تا کجا می‌رسه

یه لحظه سکوت شد
بعد صدای شلیک
گلوله دیوارو شکافت، گرد و خاک بلند شد

هوانگ‌مین داد زد:
~کوک، مراقب باش!

من اسلحه‌مو محکم گرفتم
+این بار هیچ اشتباهی نمی‌کنم، لی
+این بار یا تو می‌میری... یا من
دیدگاه ها (۱)

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲Season: 𝟮 Part: 𝟭𝟰 ویوی جونگ‌کوک: سکوت شکس...

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲Season: 𝟮 Part:𝟭𝟱 ویوی جونگ‌کوک: سالن تاریک...

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲Season: 𝟮 Part: 𝟭𝟮ویوی جونگ‌کوک: ماشین روشن...

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲' 𝘀𝗲𝗮𝘀𝗼𝗻:𝟮𝗣𝗮𝗿𝘁:𝟭𝟭....چند ماه بعد...روزها همین...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط