ویو ا.ت :رفتم درخواست طلاق دادم و رفتم
ویو ا.ت :رفتم درخواست طلاق دادم و رفتم
خونه وسایلم رو جمع کردم و رفتم هتل نمیخواستم برم پیش پدر مادرم
ویو کوک:رفتم خونه که با ا.ت حرف بزنم ولی نبود زنگ زدم مادرش ولی گفت اونجا هم نیس رفتم تو اتاق دیدم وسایلشو جمع کرده
ویو ا.ت:صبح ساعت ۱۱بیدار شدم رفتم حمام و اومدم بیرون لباس پوشیدم ساعت شد۱۲:۳۰تا غذا بخورم ساعت شد ۱:۴۵دقیقه سریع رفتم از هتل بیرون و سوار ماشین شدم و رفتم دادگاه
۱:۵۰
۲:۰۰
۲:۱۰
۲:۲۰
۲:۲۵
رو صندلی دادگستری نشسته بودم که جونگ کوک اومد
ا.ت:سلام
کوک:سلام «سرررددد»
یه بنده خدا:بیاید داخل
.
.
.
.
بعد دادگاه:
ا.ت:شانس اوردی قاضی دادگاه رو ب بعد موکول کرد
کوک:چرا اینکارو کردی
ا.ت:تاوان خیانت همینه
کوک:من که گفتم اون منو بوسید
ا.ت:حوصله بحث ندارم
کوک:کجا میمونی؟
ا.ت:هتل
کوک:بیا خونه طلاق میگیریم ولی تا اون موقع بیا خونه
ا.ت:ب.باشه
فعلا تا همین جا
خونه وسایلم رو جمع کردم و رفتم هتل نمیخواستم برم پیش پدر مادرم
ویو کوک:رفتم خونه که با ا.ت حرف بزنم ولی نبود زنگ زدم مادرش ولی گفت اونجا هم نیس رفتم تو اتاق دیدم وسایلشو جمع کرده
ویو ا.ت:صبح ساعت ۱۱بیدار شدم رفتم حمام و اومدم بیرون لباس پوشیدم ساعت شد۱۲:۳۰تا غذا بخورم ساعت شد ۱:۴۵دقیقه سریع رفتم از هتل بیرون و سوار ماشین شدم و رفتم دادگاه
۱:۵۰
۲:۰۰
۲:۱۰
۲:۲۰
۲:۲۵
رو صندلی دادگستری نشسته بودم که جونگ کوک اومد
ا.ت:سلام
کوک:سلام «سرررددد»
یه بنده خدا:بیاید داخل
.
.
.
.
بعد دادگاه:
ا.ت:شانس اوردی قاضی دادگاه رو ب بعد موکول کرد
کوک:چرا اینکارو کردی
ا.ت:تاوان خیانت همینه
کوک:من که گفتم اون منو بوسید
ا.ت:حوصله بحث ندارم
کوک:کجا میمونی؟
ا.ت:هتل
کوک:بیا خونه طلاق میگیریم ولی تا اون موقع بیا خونه
ا.ت:ب.باشه
فعلا تا همین جا
۱۶.۶k
۳۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.