قلب شیشه ای پارت ②①
قلب شیشه ای پارت ②①
ویو تهیونگ
وقتی گفت لباس زیر زنونه واقعا جا خوردم خب حقم داشت فرار کنه ولی خندمم میاد😂
ویو ات
اخیش فرار کردم... نههه نهه بدتر شد که فردا مدرسه چه غلطی کنم
سریع برم چندتا بردارم برم خونه
*بعد خرید ات و خارج شدن از پاساژ و رسیدن به خونه*
کیفو پر کنم امم خوراکی بزارم و کرم آفتابی و کلاه آفتابی و مایو و حوله و گوشیم و... صندلی که خودش داره خب خوبه دیگه کیفو زیاد پر نمی کنم
برم شام بخورم و بخوابم که زود بیدار شم
*صدای زنگ گوشی*
ات: سلام
یجی: ات بیا بریم بار
ات: نه من شام نخوردم
یجی: بیا اونجا می خوری یچی
ات: خب الان آماده میشم
یک لباس که باز نبود و سیاه و هات بود رو پوشیدم
*عکسشو میزارم*
با یک آرایش ساده اماده شدم که صدای آیفون بود، یجی اومد دنبالم
سریع سوار ماشینش شدم رفتیم سمت بار
ویو تهیونگ
می خواستم برم بخوابم که صدای گوشیم نزاشت
جونگکوک: تهیونگ میای با منو و پسر خالم بریم بار
تهیونگ: ول کن حال ندارم
جونگکوک: الان میام دم درتون زود اماده شو
بعد قطع کرد
تهیونگ:اوف چیکار کنم از دستش برم اماده شم
ویو ات
رسیدیم به بار من دلستر و یک کیک شکلاتی سفارش دادم و یجی شراب ۸۰٪
همه داشتن می رقصیدن که یجی دست یک پسره رو گرفت و باهاش می رقصید اما من سرجام نشسته بودم و داشتم غذام رو کوفت می کردم
ویو جونگکوک
تو ماشین نشسته بودم که تهیونگ اومد نشست و سه تایی به سمت بار رفتیم وقتی رفتیم داخل سر میز نشستم همه مون شراب سفارش داده بودیم و داشتیم می خوردیم که چشمم به ات افتاد که داشت به رقص نگاه می کرد به تهیونگ و پسر خالم جیمین گفتم بریم پیش ات بشینم
ویو ات
تو حال خودم خودم بودم که...
شرطا
۲۰ لایک
۵کامنت
#بی_تی_اس #بلک_پینک #استری_کیدز #ایتزی #وانشات #فیک #فیک_بی_تی_اس #سناریو #جیمین #جونگکوک #تهیونگ #شوگا #هیونجین #کیوت #کیدراما #انیمه #خوناشام #الف #جانگ_هوسوک #بنگتن #آرمی #ارمی #پریسا #کیپاپ #نفر_بعدی_در_کار_نیست #موسیقی #مونبین #استرو #اکسو #جیهوپ #آهنگ #سلبریتی #آیدل
ویو تهیونگ
وقتی گفت لباس زیر زنونه واقعا جا خوردم خب حقم داشت فرار کنه ولی خندمم میاد😂
ویو ات
اخیش فرار کردم... نههه نهه بدتر شد که فردا مدرسه چه غلطی کنم
سریع برم چندتا بردارم برم خونه
*بعد خرید ات و خارج شدن از پاساژ و رسیدن به خونه*
کیفو پر کنم امم خوراکی بزارم و کرم آفتابی و کلاه آفتابی و مایو و حوله و گوشیم و... صندلی که خودش داره خب خوبه دیگه کیفو زیاد پر نمی کنم
برم شام بخورم و بخوابم که زود بیدار شم
*صدای زنگ گوشی*
ات: سلام
یجی: ات بیا بریم بار
ات: نه من شام نخوردم
یجی: بیا اونجا می خوری یچی
ات: خب الان آماده میشم
یک لباس که باز نبود و سیاه و هات بود رو پوشیدم
*عکسشو میزارم*
با یک آرایش ساده اماده شدم که صدای آیفون بود، یجی اومد دنبالم
سریع سوار ماشینش شدم رفتیم سمت بار
ویو تهیونگ
می خواستم برم بخوابم که صدای گوشیم نزاشت
جونگکوک: تهیونگ میای با منو و پسر خالم بریم بار
تهیونگ: ول کن حال ندارم
جونگکوک: الان میام دم درتون زود اماده شو
بعد قطع کرد
تهیونگ:اوف چیکار کنم از دستش برم اماده شم
ویو ات
رسیدیم به بار من دلستر و یک کیک شکلاتی سفارش دادم و یجی شراب ۸۰٪
همه داشتن می رقصیدن که یجی دست یک پسره رو گرفت و باهاش می رقصید اما من سرجام نشسته بودم و داشتم غذام رو کوفت می کردم
ویو جونگکوک
تو ماشین نشسته بودم که تهیونگ اومد نشست و سه تایی به سمت بار رفتیم وقتی رفتیم داخل سر میز نشستم همه مون شراب سفارش داده بودیم و داشتیم می خوردیم که چشمم به ات افتاد که داشت به رقص نگاه می کرد به تهیونگ و پسر خالم جیمین گفتم بریم پیش ات بشینم
ویو ات
تو حال خودم خودم بودم که...
شرطا
۲۰ لایک
۵کامنت
#بی_تی_اس #بلک_پینک #استری_کیدز #ایتزی #وانشات #فیک #فیک_بی_تی_اس #سناریو #جیمین #جونگکوک #تهیونگ #شوگا #هیونجین #کیوت #کیدراما #انیمه #خوناشام #الف #جانگ_هوسوک #بنگتن #آرمی #ارمی #پریسا #کیپاپ #نفر_بعدی_در_کار_نیست #موسیقی #مونبین #استرو #اکسو #جیهوپ #آهنگ #سلبریتی #آیدل
۱۰.۰k
۱۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.