اسکویید گیمعلی پارت

اسکویید گیمعلی 👍🏻 ( پارت ۴۳ )


داشتیم می‌رفتیم به یک در کوچیک رسیدیم همه رفتن داخل که شماره ۱۰۰ چاق بود نمی‌توانست بیاد کشتنش 🤓 با همون دوستش ...
بعد رفتیم دویدیم و دویدیم 🗿
تا اینکه ۰۰۱ بایساد !
۰۰۱ : صبر کنید !
۴۵۶ : چی ؟ چیشده ؟
جونگ می تفنگ رو به طرف همه گرفت ...
املی : جونگ می ... 😟
۰۰۱ : خوب گول خوردین !
۴۵۶ : چــ.... 😟 ولی !
و تیر رو به طرف بالا گرفت و تیر زد ...
همه نشستن و دستشون رو گوش شون گذاشتن !
املی : میترسم 😣
نامگیو : چیزی نیست !
۰۰۱ ماسکش رو پوشید و جونگ می هم با برادرش ست کرد 🤓
جونگ می : برگردین خوابگاه اوسکلا !
املی بلند شد ! صبر کن جونگ می ولی ما .... !
صدای تیر!
همه دوستای املی : 😨
املی : چـ ... !
دست زد به شونش...دستش خونی شد !
املی از ترس غش کرد 😐

ادامه دارد 👍🏻
دیدگاه ها (۸)

اسکویید گیمعلی 👍🏻 ( پارت ۴۴ ) املی دست زد به شونش و دستش خون...

اسکویید گیمعلی 👍🏻 ( پارت ۴۵ ) چند دقیقه گذشت ... کلارا : چرا...

اسکویید گیمعلی 👍🏻 ( پارت ۴۲ ) همه یه جا نشسته بودیم و داشتیم...

اسکویید گیمعلی 👍🏻 ( پارت ۴۱ ) کسانی که زنده موندن ...۴۵۶۱۲۰ل...

black flower(p,280)

black flower(p,259)

تک پارتی درخواستی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط