یقاتلعاشق

.قاتل.عاشق
#پارت.سی.و.یکم

همشون لباسهای تیره به‌تن کردن و فقط منتظر بودن نیمه شب بشه تا برن داخل خونه
دخترا از انجلینا اصلن دل‌خوشی نداستن این باعث شد یکم حس انتقام بهشون دست بده
وقتی بالاخره ساعت مورد نظرشون رسید از اون عمارت ب سختی بالا رفتن بعد ار در پشت بوم داخل عمرات شدن و برعکس افکارشون چراغ‌های عمارت هنوزم روشن بود
حوری خیلی متعجب بود پس حواسش تبود و دستش خورد به یکی از اون عطیقه‌های تو خونه و با صدای ناهنجار اون کاسه توجه افراد تمام داخل خونه به دختر سیاهپوش جلب بشه
انجلینا پوزخندی زد:به‌به حوریا خانم
حوری‌عم متقابلا پوزخند زد:خوشحالم میبینمتون
انجلینا:خیلی فضول شدین ک به خودتون جرعت اومدن به اینجارو دادین
حوری:فک‌نکنم‌اومدن به اینجا مشکل داشته باشه
انجلینا:اما نه وسط قرارداد مهم من
و با یک اسلحه سمت حکری نشونه رف..
دیدگاه ها (۱)

𝘒𝘱𝘰𝘱 𝘮𝘰𝘰𝘥¹-¹

𝘒𝘱𝘰𝘱 𝘮𝘰𝘰𝘥¹-¹

#ی.قاتل.عاشق#پارت.سیپسرا با کای دست دادند و لبخند زدن اونا ا...

#ی.قاتل.عاشق#پارت.بیست.و.نهم#رویالوهان:هی داریم کجا میریمروی...

#عشق_جنایت 🔪پارت11یِنا:ساعت 7 بود که تهیونگ اینا قرار بود سا...

فیک : اما من عاشقتم پارت ۳ همه ی پلیسا دورشون محاصره شدن تفن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط