پارت چهارم =
پارت چهارم =
_منظورت ؟
جانگ= (ماجرا رو تعریف کرد)
_چی... خب اون به لیا گفت هرزه
جانگ = مگه نیست (داد)
_ چی داری میگی اون دوست دخترمه
جانگ= پسره احمق تا سه ماه پول تو جبیات قطع میشه
_ خب بگیر تو که همه چیزمو گرفتی اینم بگیر (داد)
جانگ =صداتو بیار پایین....... میدونی اینکه از اداره پلیس بهم زنگ بزنن و همچین چزی تعریف کنن یعنی چی یچی بی ابرویی میفهمی اره اگه از این به بعد توی مدرسه و جاهای دیگه گوه اضافه بخوری میفرستمت پیس مادرت(داد)
_ واقعا داری این حرفو بهم میزنی (یکم بقض)
جانگ= گمشو تو اتاقت
شوگه ویو =
حرفای پدرم مثل تیر توی قلبم میموند البته من عادت دارم هه ات خیلی جرعت داشت که این کارو کرده به هر حال حساب اونم بعدا میرسم رفتم ی دوش گرفتم و رفتم غذا خوردم جانگم خونه نبود بعد غذا هم رفتم خوابیدم
صبح ات ویو=
با صدای الارم بیدار شدم و رفتم ی حموم ۲۰ مینی گرفتم بعدشم صبحانه پنکیک با نوتلا خوردم و لباس مدرسم رو پوشیدم و رفتم مدرسه و سرجام نشستم که.... لیا امد سمتم
لیا ویو =
دیشب که با شوگا صحبت میکردیم گفت اون ات عوضی ازش شکایت کرده هه عوضی حسابشو میرسم .......
÷هه هرزه تو هنوز اینجایی
+مگه باید کجا باشم ۸ صبح
÷تو یکی از اتاقای بار
+یااا چی میخای
÷تو فکر کردی کی هستی ، هه ی بد بخت سطح پایین بیینم اصن تو در حد من یا شوگا هستی که تا اداره پلیس رفتی
+عاا مشکل تو اینه ،بهتره دلیلشو از دوست پسرت بپرسی هرزه
لیا ویو =
میخاستم اتو بزنم که دیدم شوگا داره میاد تو منم خودمو محکم پرت کردم رو زمین و گریه میکردم هه شوگا هم فکر کرد کار ات بود ، من به سختی شوگا رو مال خدم کردم نمیزارم هرزه هایی مثل ات اونو ازم بگیرن
÷اشک* صگی *
_ل...لیا..حالت خوبه .....ات داری چه غلتی میکنی هاااا
+من کاری نکرم خودش خودشو پرت کرد
÷ش...شوگا..پام....هقق..هققق درد میکنه
+چرا داری نقش بازی میکنی
(که معلم اومد تو )
معلم . سلا....عا...لیا حالت خوبه ...چی شده
_ خانمه هوانگ ات لیا رو پرت کرد پایین بدون دلیلی
+ولی ..من گفتم که....
معلم. هیشش ات برو دفتر مدیر شوگا تو هم لیا رو ببر پاهاشو پانسمات کنید
_باشه بیا لیا
÷پ..پام..هقق
_اکی بیا بغلم
شوگا لیا رو بغل کرد و برد
ات ویو =
رفتم اتاق مدیر و یکم دعوام کرد و گفت ۳ نمره از انظباتم کم میکنه هوففف خانم هوانم چص کرد و گفت من نمیتونم اتو تو کلاسم را بدم منم رفتم تو حیات نشستم که ....شوگا با حالت عصبی امد پیشم و با چیزی که گفت پشمام ریخت
_................
+چی میگی .....
به نظرتون شوگا چی گفت ؟
_منظورت ؟
جانگ= (ماجرا رو تعریف کرد)
_چی... خب اون به لیا گفت هرزه
جانگ = مگه نیست (داد)
_ چی داری میگی اون دوست دخترمه
جانگ= پسره احمق تا سه ماه پول تو جبیات قطع میشه
_ خب بگیر تو که همه چیزمو گرفتی اینم بگیر (داد)
جانگ =صداتو بیار پایین....... میدونی اینکه از اداره پلیس بهم زنگ بزنن و همچین چزی تعریف کنن یعنی چی یچی بی ابرویی میفهمی اره اگه از این به بعد توی مدرسه و جاهای دیگه گوه اضافه بخوری میفرستمت پیس مادرت(داد)
_ واقعا داری این حرفو بهم میزنی (یکم بقض)
جانگ= گمشو تو اتاقت
شوگه ویو =
حرفای پدرم مثل تیر توی قلبم میموند البته من عادت دارم هه ات خیلی جرعت داشت که این کارو کرده به هر حال حساب اونم بعدا میرسم رفتم ی دوش گرفتم و رفتم غذا خوردم جانگم خونه نبود بعد غذا هم رفتم خوابیدم
صبح ات ویو=
با صدای الارم بیدار شدم و رفتم ی حموم ۲۰ مینی گرفتم بعدشم صبحانه پنکیک با نوتلا خوردم و لباس مدرسم رو پوشیدم و رفتم مدرسه و سرجام نشستم که.... لیا امد سمتم
لیا ویو =
دیشب که با شوگا صحبت میکردیم گفت اون ات عوضی ازش شکایت کرده هه عوضی حسابشو میرسم .......
÷هه هرزه تو هنوز اینجایی
+مگه باید کجا باشم ۸ صبح
÷تو یکی از اتاقای بار
+یااا چی میخای
÷تو فکر کردی کی هستی ، هه ی بد بخت سطح پایین بیینم اصن تو در حد من یا شوگا هستی که تا اداره پلیس رفتی
+عاا مشکل تو اینه ،بهتره دلیلشو از دوست پسرت بپرسی هرزه
لیا ویو =
میخاستم اتو بزنم که دیدم شوگا داره میاد تو منم خودمو محکم پرت کردم رو زمین و گریه میکردم هه شوگا هم فکر کرد کار ات بود ، من به سختی شوگا رو مال خدم کردم نمیزارم هرزه هایی مثل ات اونو ازم بگیرن
÷اشک* صگی *
_ل...لیا..حالت خوبه .....ات داری چه غلتی میکنی هاااا
+من کاری نکرم خودش خودشو پرت کرد
÷ش...شوگا..پام....هقق..هققق درد میکنه
+چرا داری نقش بازی میکنی
(که معلم اومد تو )
معلم . سلا....عا...لیا حالت خوبه ...چی شده
_ خانمه هوانگ ات لیا رو پرت کرد پایین بدون دلیلی
+ولی ..من گفتم که....
معلم. هیشش ات برو دفتر مدیر شوگا تو هم لیا رو ببر پاهاشو پانسمات کنید
_باشه بیا لیا
÷پ..پام..هقق
_اکی بیا بغلم
شوگا لیا رو بغل کرد و برد
ات ویو =
رفتم اتاق مدیر و یکم دعوام کرد و گفت ۳ نمره از انظباتم کم میکنه هوففف خانم هوانم چص کرد و گفت من نمیتونم اتو تو کلاسم را بدم منم رفتم تو حیات نشستم که ....شوگا با حالت عصبی امد پیشم و با چیزی که گفت پشمام ریخت
_................
+چی میگی .....
به نظرتون شوگا چی گفت ؟
۸.۹k
۰۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.