آسمان هم امشب

آسمان هم امشب
حال و هوای دیگری دارد...

انگار خوب از درد من
با خبر است
که اینچنین
ناله و شیون
راه انداخته!
نمیدانم،
خدا میداند دردش چیست...
اما من
در برق آسمان
آن درد عمیق فراق را
دیدم
آری،
همان فاجعه
که در چشمانم بود
و
وادارت کرد
به آن
بوسه های داغ...
دیدگاه ها (۸)

‌ ‌ کاش می شد در نیازم عشق را دعوت کنم ...کاش می شد بهتر از ...

دلتنگے میکنــــــــــم...ولـــــے حـــــق نـــــدارم بهانہ ب...

به نگاهی که مرا عاشق خود کرده، قسم .بایدامشب به غزلهای نگاهت...

جمعه ها شعرِ من انگار تو را می خواند قلم و کاغذ و خودکار تو ...

9:Amityville Horror Houseخانه ترسناک امیتویل در اتاق را کام...

### فصل دوم | پارت هفتم نویسنده: Ghazal درِ اتاق که بسته ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط