خیلی دوستت دارم ممنونم که هستی
𝒰𝓃𝓀𝓃𝑜𝓌𝓃 𝒹𝑒𝓈𝓉𝒾𝓃𝒶𝓉𝒾𝑜𝓃
𝐏𝐚𝐫𝐭:⁹⁵
-خیلی دوستت دارم... ممنونم که هستی...
+منم همینطور..منم خیلی دوستت دارم
نیم ساعتی گذشت که صدای جیغ و گریه ی یورام به گوشم خورد یه لحظه پریدم و با نگرانی سمت اتاق رفتم که تهیونگ،بورا و جونگ کوک با نگرانی دنبالم اومدن رفتم سمت یورام که دیدم پسرم صورتش قرمزه و داره از تب میسوزه روی بدنش هم لکه های قرمز هست دیکه نتونستم تحمل کنم که زدم زیر گریه و پسرمو بغل کردم و از کلبه زدم بیرون
-ا.ت...ا.ت وایسا ماهم بیایم(نگران)
+پسرم...پسر بیچاره ی من..(گریه)
بدو بدو به سمت دهکده رفتم و داد زدم
+دکتر....تروخداااا دکتررررر اینجا دکتر نداره(گریه)
-پسرم حالش بده..
چندین نفر اومدن بیرون که یه پیرمرد مسن اومد جلو
.... : چی شده؟
+پسرم...پسرم نمیدونم چش شده داره از تب میسوزه بدنش لک لکی و قرمزه توروخدااا دکتری؟میتونی درمانش کنی؟
.... :بله دکترم..بیارش داخل
رفتیم داخل که یورامو گذاشت روی کاناپه و بعد چند دقیقه از کارش دست کشید
.... : دخترم..پسرم...بچتون آبله مرغون گرفته... واسه بچه هایی با همچین سنی عادیه ولی باید خیلی خیلی مواظبت کنید نه جای خیلی سرد باشه نه خیلی گرم اکثرا لباس تنش نکن چون اذیت میشه بجاش پتو بپیچ دورش و........
دکتر برامون توضیح داد که رفتیم کلبه بیچاره تهیونگ و بورا خیلی نگران بودن
×چی شد؟
+(تعریف کرد)
هممون خوابیدم که صبح شد بیدار شدم و رفتم بیرون که دیدم جونگ کوک بیرونه..
+صبح بخیر
-صبح بخ...
جانگ شیک:بلاخره...
بچها پارت های بعدیو نمیدونم کی میزارم ولی میزارم...(جهت اعلام اینکه زنده ام👍🏻😂)
𝐏𝐚𝐫𝐭:⁹⁵
-خیلی دوستت دارم... ممنونم که هستی...
+منم همینطور..منم خیلی دوستت دارم
نیم ساعتی گذشت که صدای جیغ و گریه ی یورام به گوشم خورد یه لحظه پریدم و با نگرانی سمت اتاق رفتم که تهیونگ،بورا و جونگ کوک با نگرانی دنبالم اومدن رفتم سمت یورام که دیدم پسرم صورتش قرمزه و داره از تب میسوزه روی بدنش هم لکه های قرمز هست دیکه نتونستم تحمل کنم که زدم زیر گریه و پسرمو بغل کردم و از کلبه زدم بیرون
-ا.ت...ا.ت وایسا ماهم بیایم(نگران)
+پسرم...پسر بیچاره ی من..(گریه)
بدو بدو به سمت دهکده رفتم و داد زدم
+دکتر....تروخداااا دکتررررر اینجا دکتر نداره(گریه)
-پسرم حالش بده..
چندین نفر اومدن بیرون که یه پیرمرد مسن اومد جلو
.... : چی شده؟
+پسرم...پسرم نمیدونم چش شده داره از تب میسوزه بدنش لک لکی و قرمزه توروخدااا دکتری؟میتونی درمانش کنی؟
.... :بله دکترم..بیارش داخل
رفتیم داخل که یورامو گذاشت روی کاناپه و بعد چند دقیقه از کارش دست کشید
.... : دخترم..پسرم...بچتون آبله مرغون گرفته... واسه بچه هایی با همچین سنی عادیه ولی باید خیلی خیلی مواظبت کنید نه جای خیلی سرد باشه نه خیلی گرم اکثرا لباس تنش نکن چون اذیت میشه بجاش پتو بپیچ دورش و........
دکتر برامون توضیح داد که رفتیم کلبه بیچاره تهیونگ و بورا خیلی نگران بودن
×چی شد؟
+(تعریف کرد)
هممون خوابیدم که صبح شد بیدار شدم و رفتم بیرون که دیدم جونگ کوک بیرونه..
+صبح بخیر
-صبح بخ...
جانگ شیک:بلاخره...
بچها پارت های بعدیو نمیدونم کی میزارم ولی میزارم...(جهت اعلام اینکه زنده ام👍🏻😂)
- ۹.۲k
- ۰۱ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط