تو پاریس بودی

تو پاریس بودی؛
با غمت همه‌ی دنیا متشنج شد، همه‌ی برج‌های بزرگ از روی همدردی پرچمت را به اهتزاز درآوردند.
.
تو پاریس بودی؛ غم که بَرَت داشت، همه‌ی مردم با تو گریستند و عکس‌هایشان را با پرچمت رنگ‌آمیزی کردند.
.
تو پاریس بودی;زیبا،با وقار،محکم،دلربا
.
تو پاریس بودی؛
من اما سوریه،
من لبنان،
من گیر افتاده در این خاورِ میانه-تو گویی که خاورِ دور،
خاورِ خیلی خیلی دور،
خاورِ محو شده از نقشه‌ی جغرافیایی- کسی حتی رنگ‌های پرچمم را هم نمی‌دانست ...
کسی پایتختم را نمی‌شناخت.
کسی مرا نمی‌دید.
کسی برای من نمی‌گریست؛
چرا که تو، پاریس بودی،
و من از نقشه‌ دور، و من از نقشه بیرون،
و من از نقشه مطرود، و من از نقشه تبعید!!
کسی برای من نگریست؛
چرا که تو پاریس بودی، تو قلب تپنده‌ی جهان بودی! "

#پویا_رفیعی
دیدگاه ها (۱)

مرا ساعت پنج عصر ببوس ...به وقت آریزونا،آمستردام،تهران،بانگو...

اوایل وقتی میرسوندمت خونه٬ وقت رفتن به آدم هایی که تو کوچتون...

کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد...ندا آمد بر در خانه ا...

نیستی‎و دوست داشتنت در منمثلِ مرده‌ای‌ستکه هنوز بدنش گرم است...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط