پارت
پارت۸
*پرش زمانی به ۹سال بعد*
ویو هایجین
الان ۹سال از وقتی که خانوادم و از دست دادم و پیش جونگکوکم میگذره و الان ۲۳ سالمه من تونستم خیلی موفق بشم و الان یه مدل معروفم و جدا از این برند معروف خودم و دارم و البته به این نتیجه رسیدم که واقعا عاشق جونگکوکم و حسم بهش الکی نبوده امروز کارای زیادی داشتم پس زودتر بلند شدم و به شرکت رفتم
هایجین:خب برنامه امروز
مدیر برنامه:اول باید برید سر عکس برداری و بعد از اون باید از طراحی جدید دیدن کنید و باید وضعیت شعبه هامون و که نماینده ها آوردن زو بررسی کنید
هایجین:خب عالیه شروع کنیم
و اول رفتن سراغ عکس برداری و بعد هایجین از طرح جدید دیدن کرد و نظر داد و بعد از بررسی قیمت ها و وضع تمام شعبه های برندشون و بعد از اینکه مطمئنم شد همه چی خوبه دیگه تمام کرد و به خونه برگشت تو راه خونه انگاری یکی داشت تعقیبش میکرد البته این خس برای الان نبود چند وقتی بود که همین حس و داشت ترس به دل هایجین نفوذ کرد ولی جوری خودشو نشون داد که انگاری اتفاقی نیوفتاده و سریع خودشو به خونه رسوند و وارد خونه شد و شروع کرد به یه شام خوب درست کردن برای جونگکوک
ویو جونگکوک
الان ۹ سال از وقتی هایجین اومده پیشم میگذره و از وقتی هایجین پیشمه زندگی برام یه معنای دیگه داره و واقعا من عاشقشم و این یه هوس نبود ما فعلا نتونستیم اون قاتل رو دستگیر کنیم و نمیدونم واقعا باید چیکارکنیم و طبق تمام اطلاعات بدست اومده فهمیدم اون همون پسر دایی هایجینه و امروز دوباره یه قتل جدید اتفاق افتاد و ما همه داریم به این نتیجه میرسیم که نفر بعدی هایجین پس باید خیلی محتاط باشیم
بعد از انجام کارها خیلی خسته شدم و برگشتم خونه که دیدم
................
*پرش زمانی به ۹سال بعد*
ویو هایجین
الان ۹سال از وقتی که خانوادم و از دست دادم و پیش جونگکوکم میگذره و الان ۲۳ سالمه من تونستم خیلی موفق بشم و الان یه مدل معروفم و جدا از این برند معروف خودم و دارم و البته به این نتیجه رسیدم که واقعا عاشق جونگکوکم و حسم بهش الکی نبوده امروز کارای زیادی داشتم پس زودتر بلند شدم و به شرکت رفتم
هایجین:خب برنامه امروز
مدیر برنامه:اول باید برید سر عکس برداری و بعد از اون باید از طراحی جدید دیدن کنید و باید وضعیت شعبه هامون و که نماینده ها آوردن زو بررسی کنید
هایجین:خب عالیه شروع کنیم
و اول رفتن سراغ عکس برداری و بعد هایجین از طرح جدید دیدن کرد و نظر داد و بعد از بررسی قیمت ها و وضع تمام شعبه های برندشون و بعد از اینکه مطمئنم شد همه چی خوبه دیگه تمام کرد و به خونه برگشت تو راه خونه انگاری یکی داشت تعقیبش میکرد البته این خس برای الان نبود چند وقتی بود که همین حس و داشت ترس به دل هایجین نفوذ کرد ولی جوری خودشو نشون داد که انگاری اتفاقی نیوفتاده و سریع خودشو به خونه رسوند و وارد خونه شد و شروع کرد به یه شام خوب درست کردن برای جونگکوک
ویو جونگکوک
الان ۹ سال از وقتی هایجین اومده پیشم میگذره و از وقتی هایجین پیشمه زندگی برام یه معنای دیگه داره و واقعا من عاشقشم و این یه هوس نبود ما فعلا نتونستیم اون قاتل رو دستگیر کنیم و نمیدونم واقعا باید چیکارکنیم و طبق تمام اطلاعات بدست اومده فهمیدم اون همون پسر دایی هایجینه و امروز دوباره یه قتل جدید اتفاق افتاد و ما همه داریم به این نتیجه میرسیم که نفر بعدی هایجین پس باید خیلی محتاط باشیم
بعد از انجام کارها خیلی خسته شدم و برگشتم خونه که دیدم
................
- ۴.۹k
- ۱۴ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط