پارت
پارت
اخر
ادامه پارت قبلی
ویو ات.
تا دیدم یونگی رفته منم پاشدم بعدش حاضر شدم و رفتم دنباله شوگا خیلی مشکوک بودم
اره من نخوابیده بودم فقط تظاهر بود
همینطوری که دنبالش میکردم و تقریبا از شهر دور شده بودم
که دیدم یونگی رف تو یه جایی شبیه پایگاه بود اهم منم یواشکی پشتش رفتم هنوز نرسیده به پایگاه یهو برگشت
واییی الان میدید منو
بعد رف یجایی مثل پارکینگ بود
تو اونجا یکی بود به صندلی بسته شده بود
یونگیم لباساش شبیه مافیا ها بود دیدم داره یه چیزایی میگه منکه نفهمیدم اما بعد چند دقیقه یونگی تفنگشو دراورد و به سمت مرده گرفت و تا خواس شلیک کنه پریدم و گفتم
_یونگی چیکار میکنی؟
+ تو اینجا چیکار میکنی
_سوالمو جواب بده
+ هه جواب.... باشه ببین پرنسس کوچولو تو که نمیخوای این صحنه رو ببینی مگه نه؟
جیهوپ: حق با شوگاس بهتره این صحنه جرمو ترک کنی میدونی که برای همچین بانویی ترسناکه این چیزا
_چی
+ ات گفتم برو(داد)
_شو.. شوگا؟
+ میخوای ببینی مرگشو پرنسسکم
هوم؟
_مــ.... من؟
+ ارع بیا اینجا(دستشو میکشه سمت خودش)
_نه یون منظورم شوگا اینکارو نکن
+ ببینم تو رئیسمی؟
_نه
+ پس هیسسس
فقط لذت ببر
_نمیخوام ولم کن اصن من دیگه یه لحظه هم اینجا نمیمونم
+ مین ات تا اینجا که اومدی مجبوری بقیشم ببینی
و(بوم اره دیگه شلیک کرد)
جیهوپ: حتی تقلا هم نکرد
جونی نداش برا اینا
_شوگا تو
+ هیس اره من مافیام شرمنده بت نگفتم فقط نگرانت بودم
که بخوای تنهام بزاری با اینکه نمیتونی
_یا یونگیااا من فقط.... کاش بهم میگفتی
اینم پارت اخر
راستش پدرم دروامد تا فرستادم😂
+ حالا که گفتم پرنسسم میبخشیم البته که مجبوری
_یااا باشه بخشیدمت پیشی کوچولو
+ مثلا با یه مافیا حرف میزنیا
_خیلی خوب تو خوبی
End💜
اخر
ادامه پارت قبلی
ویو ات.
تا دیدم یونگی رفته منم پاشدم بعدش حاضر شدم و رفتم دنباله شوگا خیلی مشکوک بودم
اره من نخوابیده بودم فقط تظاهر بود
همینطوری که دنبالش میکردم و تقریبا از شهر دور شده بودم
که دیدم یونگی رف تو یه جایی شبیه پایگاه بود اهم منم یواشکی پشتش رفتم هنوز نرسیده به پایگاه یهو برگشت
واییی الان میدید منو
بعد رف یجایی مثل پارکینگ بود
تو اونجا یکی بود به صندلی بسته شده بود
یونگیم لباساش شبیه مافیا ها بود دیدم داره یه چیزایی میگه منکه نفهمیدم اما بعد چند دقیقه یونگی تفنگشو دراورد و به سمت مرده گرفت و تا خواس شلیک کنه پریدم و گفتم
_یونگی چیکار میکنی؟
+ تو اینجا چیکار میکنی
_سوالمو جواب بده
+ هه جواب.... باشه ببین پرنسس کوچولو تو که نمیخوای این صحنه رو ببینی مگه نه؟
جیهوپ: حق با شوگاس بهتره این صحنه جرمو ترک کنی میدونی که برای همچین بانویی ترسناکه این چیزا
_چی
+ ات گفتم برو(داد)
_شو.. شوگا؟
+ میخوای ببینی مرگشو پرنسسکم
هوم؟
_مــ.... من؟
+ ارع بیا اینجا(دستشو میکشه سمت خودش)
_نه یون منظورم شوگا اینکارو نکن
+ ببینم تو رئیسمی؟
_نه
+ پس هیسسس
فقط لذت ببر
_نمیخوام ولم کن اصن من دیگه یه لحظه هم اینجا نمیمونم
+ مین ات تا اینجا که اومدی مجبوری بقیشم ببینی
و(بوم اره دیگه شلیک کرد)
جیهوپ: حتی تقلا هم نکرد
جونی نداش برا اینا
_شوگا تو
+ هیس اره من مافیام شرمنده بت نگفتم فقط نگرانت بودم
که بخوای تنهام بزاری با اینکه نمیتونی
_یا یونگیااا من فقط.... کاش بهم میگفتی
اینم پارت اخر
راستش پدرم دروامد تا فرستادم😂
+ حالا که گفتم پرنسسم میبخشیم البته که مجبوری
_یااا باشه بخشیدمت پیشی کوچولو
+ مثلا با یه مافیا حرف میزنیا
_خیلی خوب تو خوبی
End💜
۴۵۶
۱۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.