روزی به عنوان جنس مخالف part 2
مایکی: من میرم پیشه کن چینمممم این دیوونسسسسسسسسسس عررررررررررر خدااااااااااا این الان میکنه منوووووو
ایزانا: وایسا کردنو نشونت میدمممممممممم
مایکی: کن چینمممم کووووووووووووو؟؟؟
۱۰دیقه بعد:
دراکن: باجی امروز یه دختره تو رو کنار من دیده بود برگشته گفته چقد رلتون جذابه اگه پسر بود حتمن باهاش قرار میزاشتم...
باجی: ملت کصخلن؟ یا زیبایی هایه منو ندیدن..؟
دراکن: تو خجالت نمیکشی زیبایی هاتو میخای تو روهه لایه بزاری؟
باجی:نمیزارم ..نشون میدم
دراکن: خفه شو...
مایکی: کن چینممممممممم
دراکن: یاخدا..این چرا....باجی..فرار کننننننننننننننننننننننننننننننننننن
باجی: چرا خببببببب
دراکن: این عنتر دیروز گف اگه دختر بشم ازت خاستگاری میکنممممممممم
باجی: مگه مایکی دخترهههههه؟
دراکن:ینی زیباییاشو ندیدی؟
باجی: د خفه شو یه گوعی خوردمممم
مایکی: کن چین فرار نکنننننننننننننننن
دراکن: کن چینو مرگگگگگ
باجی: آروم باششششششسسس
دراکن: مایکی کنهههههه گامشووووووو چه گوعی خوردی با خودتتت هااااااا؟
مایکی: کن چین میترسمممممممم
باجی: دراکن صبر کن ینی چی دختر شده؟ *وایساد*
باجی بر میگرده سمته مایکی: مایکی میپره بغله باجی: وعیییییییییی گوربحه منننن
باجی: چییییی؟
دراکن:مایکی بهمون توضیح بده چه غلطی کردی ها؟
مایکی: وسطخیابون نمیشه که ..!
باجی: ی
بیاید بریم خونه ما مامانم نیس ...بیاید بریم ..
۵ دیقه بعد...
مایکی: کن چین اینا همش تقصیره توعه..
دراکن: خو چرا؟
مایکی: چون من آرزو کردم برایه یه روزم شده دختر بشم...تا مخه ترو بزنم و از اون ور به اما اعتراف کنی..
باجی: چیییییییی؟ برگانممممممممم
مایکی: ارع منم نمیدونستم خدا انقد دوسم دارع
باجی: تورو نمیگممممم دراکن پس اما رو دوس دارععععععع پشمانمممممممم عررررررر
دراکن: خفه بمیررررر
مایکی:خب به عنوان رییسشتبهت دستور میدم امشب بزاری باهات بخابم*حاجی ناموصن منحرف نشید نهایتن کنارش میخابه..*
دراکن: وایسا ببینم قضیه هنوز تموم نشده...
باجی: ارع ینی چی ...اصن چطوری فهمیدی دختری؟
مایکی: آها ارع تو دشویی فهمیدم...فهمیدم اینا هس اونا نیس...
باجی: ینی چی؟؟
مایکی: مگه من با تو شوخی دارم؟
دراکن: ارع زیباییاشو نمی بینی؟🤣
مایکی/باجی: خفهههههههههههههههههههههههه بمیرررررررررررر
دراکن: جدی تو یکی رو نمیتونم حذم کنم..
ایزانا: وایسا کردنو نشونت میدمممممممممم
مایکی: کن چینمممم کووووووووووووو؟؟؟
۱۰دیقه بعد:
دراکن: باجی امروز یه دختره تو رو کنار من دیده بود برگشته گفته چقد رلتون جذابه اگه پسر بود حتمن باهاش قرار میزاشتم...
باجی: ملت کصخلن؟ یا زیبایی هایه منو ندیدن..؟
دراکن: تو خجالت نمیکشی زیبایی هاتو میخای تو روهه لایه بزاری؟
باجی:نمیزارم ..نشون میدم
دراکن: خفه شو...
مایکی: کن چینممممممممم
دراکن: یاخدا..این چرا....باجی..فرار کننننننننننننننننننننننننننننننننننن
باجی: چرا خببببببب
دراکن: این عنتر دیروز گف اگه دختر بشم ازت خاستگاری میکنممممممممم
باجی: مگه مایکی دخترهههههه؟
دراکن:ینی زیباییاشو ندیدی؟
باجی: د خفه شو یه گوعی خوردمممم
مایکی: کن چین فرار نکنننننننننننننننن
دراکن: کن چینو مرگگگگگ
باجی: آروم باششششششسسس
دراکن: مایکی کنهههههه گامشووووووو چه گوعی خوردی با خودتتت هااااااا؟
مایکی: کن چین میترسمممممممم
باجی: دراکن صبر کن ینی چی دختر شده؟ *وایساد*
باجی بر میگرده سمته مایکی: مایکی میپره بغله باجی: وعیییییییییی گوربحه منننن
باجی: چییییی؟
دراکن:مایکی بهمون توضیح بده چه غلطی کردی ها؟
مایکی: وسطخیابون نمیشه که ..!
باجی: ی
بیاید بریم خونه ما مامانم نیس ...بیاید بریم ..
۵ دیقه بعد...
مایکی: کن چین اینا همش تقصیره توعه..
دراکن: خو چرا؟
مایکی: چون من آرزو کردم برایه یه روزم شده دختر بشم...تا مخه ترو بزنم و از اون ور به اما اعتراف کنی..
باجی: چیییییییی؟ برگانممممممممم
مایکی: ارع منم نمیدونستم خدا انقد دوسم دارع
باجی: تورو نمیگممممم دراکن پس اما رو دوس دارععععععع پشمانمممممممم عررررررر
دراکن: خفه بمیررررر
مایکی:خب به عنوان رییسشتبهت دستور میدم امشب بزاری باهات بخابم*حاجی ناموصن منحرف نشید نهایتن کنارش میخابه..*
دراکن: وایسا ببینم قضیه هنوز تموم نشده...
باجی: ارع ینی چی ...اصن چطوری فهمیدی دختری؟
مایکی: آها ارع تو دشویی فهمیدم...فهمیدم اینا هس اونا نیس...
باجی: ینی چی؟؟
مایکی: مگه من با تو شوخی دارم؟
دراکن: ارع زیباییاشو نمی بینی؟🤣
مایکی/باجی: خفهههههههههههههههههههههههه بمیرررررررررررر
دراکن: جدی تو یکی رو نمیتونم حذم کنم..
۱۱.۹k
۲۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.