من تو را می بینم

من تــو را می بینم
ای رنگین کمان خواهش
ای الفبای آرامش
و ای آغوش رامش
تــــــو را ....
در نی نی این نفسهای تنگ
در این بغض ترکیدهء بی آهنگ
در خلوت سینه ای به رنگ دشت
و رنگ خوابی به طعم بهشت
که می چینم از او دانه دانه عشق
چه خوابی است در تـــو !!
بسی آرام و آرام
که می بری مرا
تو را می بینم
فقط تـــو را........
دیدگاه ها (۱)

در خیالم جاریستخاطراتت هر شبو به خود میگویمبه چه امید گذر خو...

پیر شده امپا به پای دردهایی کهقد کشیده اندوبزرگ شده اند!میتر...

نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اندمثل آسمانی که امشب می...

دیگر نفسی برایم نمانده است جانا!با پای پیاده، دوان دوان؛افتا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط