این روزها به یک چیز می اندیشم…به تو و دستهایت که عطرش را جا گذاشتهای لابه لای انگشتانم.می ترسم این زمستان به دیدنم نیایی برای گرم کردن ِ دستانم !مهربانم!امشب به رویایم بیا، برای بیرون کردن ِ تردید از خانه ی ذهنم.