تو جان می کنی تا حرمت ها را نگه داری
تو جان می کَنی تا حرمت ها را نگه داری ،
و دیگرانی کمی آن طرف تر ؛
به سادگی ات می خندند ...
تو را احمق فرض می کنند ،
و در دلشان هزار بار، خدا را شکر می کنند که شبیهِ تو نیستند ،
که کلاه سرشان نمی رود ،
که خوب بلدند گلیمشان را از آب ، بیرون بکشند ...
به این ها اهمیت نده ...
این بعضی ها هیچ وقت دلیلِ کوتاه آمدن هایت را نخواهند فهمید ...
تلاشی برای توضیحش نکن ...
همانطور که برای خاک ، نمی توان زلال بودنِ آب را تفسیر کرد ...
تصمیم با توست ... خواستی بازهم حرمت نگه دار ... یا نه !
این به انسانیتِ تو بر می گردد ...
و دیگرانی کمی آن طرف تر ؛
به سادگی ات می خندند ...
تو را احمق فرض می کنند ،
و در دلشان هزار بار، خدا را شکر می کنند که شبیهِ تو نیستند ،
که کلاه سرشان نمی رود ،
که خوب بلدند گلیمشان را از آب ، بیرون بکشند ...
به این ها اهمیت نده ...
این بعضی ها هیچ وقت دلیلِ کوتاه آمدن هایت را نخواهند فهمید ...
تلاشی برای توضیحش نکن ...
همانطور که برای خاک ، نمی توان زلال بودنِ آب را تفسیر کرد ...
تصمیم با توست ... خواستی بازهم حرمت نگه دار ... یا نه !
این به انسانیتِ تو بر می گردد ...
- ۱.۱k
- ۱۹ تیر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط