بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
توبه از منظر سالکان : از منظر سالکان توبه سه مرتبهٔ کلی دارد.
اولین مرتبهٔ آن؛ توبه از گناه و عمل کرد سوء است. ما همه در زندگی خطاهایی عمدی و نفسانی داشتهایم که موجب خسارات عدیده به موجودیتمان در جریان زندگی شدهاند.
فلذا اگر خودیتمان را دوست داریم و خواهان رشد خویش هستیم باید از انجام این خطاهای خسارتبار باز گردیم. با چنین توبهای میتوان از وضعیت های نابهنجار و بلایا خارج شد و انرژیهای اطرافمان را به بهترین نحو تغییر داد. این توبهٔ مبتدیان است و در ابتدای سلوک ضروری است.
دومین مرتبهٔ آن؛ توبه از غفلت است.
و این ازآن خواص است.در این مرتبه سالک به جایگاهی رسیده که هیچ قصدی بر انجام گناه و پلیدی ندارد اما گاه از سیر در جریان حق غفلت دارد.در وضعیت غفلت، نه تنها ممکن است خطایی صورت پذیرد بلکه مهم تر از آن اینکه ممکن است فرصت های انجام عمل خیر از دست بروند. در زندگی فرصتهایی است رشد دهنده که هشیاری نسبت به آنها می تواند وضعیت زندگی آدمی را به بهترین وجه تغییر داده و او را با کمترین هزینه به منزل حیات حقیقی اش نزدیک و نزدیکتر کند. توبه از غفلت، تو را همواره هشیار نگاه می دارد. کاری میکند که جریان زندگی را آنچنان که هست ببینی و از تمامی فرصتهای خیر به نیکی بهرهمند گردی.
سومین مرتبهٔ توبه ؛ از آن خاص الخواص سالکان است. و آن اینکه؛ اینان از هر آنچه غیر حق است توبه میکنند.
اینان هر چه را که میبینند باید حق را در آن، پیش از آن، و بعد از آن ببینند. اینان حقبیناند نه شیءبین! سر و کارشان همواره با حق است. با حق مراوده دارند. به حق میگیرند و به حق میدهند. و در یک کلام خودْ کارگزار حقاند و لا غیر. حق برای اینان که همان راستی و درستی است تمامیت زندگیشان است. اگر حتی لحظه ای جز این باشند بیدرنگ از آن توبه می کنند. شناوری مدام در جریان زندهٔ حق، نحوهٔ زندگیشان است. حق برای اینان کوچک و بزرگ ندارد. حق، حق است. چه دانهٔ گندمی در دهان موری باشد چه امانتی بزرگ که حتی کوهها از پذیرش آن سر باز زده باشند.
توبه از منظر سالکان : از منظر سالکان توبه سه مرتبهٔ کلی دارد.
اولین مرتبهٔ آن؛ توبه از گناه و عمل کرد سوء است. ما همه در زندگی خطاهایی عمدی و نفسانی داشتهایم که موجب خسارات عدیده به موجودیتمان در جریان زندگی شدهاند.
فلذا اگر خودیتمان را دوست داریم و خواهان رشد خویش هستیم باید از انجام این خطاهای خسارتبار باز گردیم. با چنین توبهای میتوان از وضعیت های نابهنجار و بلایا خارج شد و انرژیهای اطرافمان را به بهترین نحو تغییر داد. این توبهٔ مبتدیان است و در ابتدای سلوک ضروری است.
دومین مرتبهٔ آن؛ توبه از غفلت است.
و این ازآن خواص است.در این مرتبه سالک به جایگاهی رسیده که هیچ قصدی بر انجام گناه و پلیدی ندارد اما گاه از سیر در جریان حق غفلت دارد.در وضعیت غفلت، نه تنها ممکن است خطایی صورت پذیرد بلکه مهم تر از آن اینکه ممکن است فرصت های انجام عمل خیر از دست بروند. در زندگی فرصتهایی است رشد دهنده که هشیاری نسبت به آنها می تواند وضعیت زندگی آدمی را به بهترین وجه تغییر داده و او را با کمترین هزینه به منزل حیات حقیقی اش نزدیک و نزدیکتر کند. توبه از غفلت، تو را همواره هشیار نگاه می دارد. کاری میکند که جریان زندگی را آنچنان که هست ببینی و از تمامی فرصتهای خیر به نیکی بهرهمند گردی.
سومین مرتبهٔ توبه ؛ از آن خاص الخواص سالکان است. و آن اینکه؛ اینان از هر آنچه غیر حق است توبه میکنند.
اینان هر چه را که میبینند باید حق را در آن، پیش از آن، و بعد از آن ببینند. اینان حقبیناند نه شیءبین! سر و کارشان همواره با حق است. با حق مراوده دارند. به حق میگیرند و به حق میدهند. و در یک کلام خودْ کارگزار حقاند و لا غیر. حق برای اینان که همان راستی و درستی است تمامیت زندگیشان است. اگر حتی لحظه ای جز این باشند بیدرنگ از آن توبه می کنند. شناوری مدام در جریان زندهٔ حق، نحوهٔ زندگیشان است. حق برای اینان کوچک و بزرگ ندارد. حق، حق است. چه دانهٔ گندمی در دهان موری باشد چه امانتی بزرگ که حتی کوهها از پذیرش آن سر باز زده باشند.
- ۵۸۲
- ۱۰ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط