🌸
🌸
اعوذ و بالله من الدیدارِ چشمانِ قهوه قاجارت ...
چهار انگشت پاین تر ،مِنَ شَرِ لب های شرابت که نمیشود از آن دو شیار مورب لب هایت و دندانانت خوشه خوشه انگور چید و مبتلا نشد که تمام عزت انگور به همین طعمی است که روی لبانت به یادگار میگذارد...
شراب نفس هایت روی پل صراط گردن و شانه ی من میریزد و زمان برای همیشه
می ایستد و من مست ترین دیوانه شهر میشوم ...
پرندگان چشمانت تا قلب من پرواز می کنند و آواز میخوانند و سکوت این شب تاریک را می شکنند .
دیگر وقتش شده بود که برایت بنویسم . راستش دلم کپک زده بود برای از تو نوشتن ...
حس میکردم چیزی به تو بدهکارم اما برای از تو نوشتن من بی کلمه ترینم ، دلم میخواست بلد بودم شبیه نگفته های شما که از چشمانتان میبارد ، از دلتنگی هایم ، واژه های دلنشین بیافرینم و بنشانم در زندگیتان...
تمام مغزم پر از کلماتی است که میخواهم برای تو بنویسم ولی نمیدانم به کدام ترتیب آن ها را کنار هم قرار دهم .
واژه ها فقیرند تا از تو بگویند .
واژه ها کافی نیستند برای از تو نوشتن
ِای "میم " محبوب من ، جوانه ی سبز دلتنگ شدنی ام یا هر اسمی که خودتان دوست داریدِ من .
بله ، با شما هستم پریزاد قصه های نگفته واژه ها فقیرند برای از تو نوشتن...
اعوذ و بالله من الدیدارِ چشمانِ قهوه قاجارت ...
چهار انگشت پاین تر ،مِنَ شَرِ لب های شرابت که نمیشود از آن دو شیار مورب لب هایت و دندانانت خوشه خوشه انگور چید و مبتلا نشد که تمام عزت انگور به همین طعمی است که روی لبانت به یادگار میگذارد...
شراب نفس هایت روی پل صراط گردن و شانه ی من میریزد و زمان برای همیشه
می ایستد و من مست ترین دیوانه شهر میشوم ...
پرندگان چشمانت تا قلب من پرواز می کنند و آواز میخوانند و سکوت این شب تاریک را می شکنند .
دیگر وقتش شده بود که برایت بنویسم . راستش دلم کپک زده بود برای از تو نوشتن ...
حس میکردم چیزی به تو بدهکارم اما برای از تو نوشتن من بی کلمه ترینم ، دلم میخواست بلد بودم شبیه نگفته های شما که از چشمانتان میبارد ، از دلتنگی هایم ، واژه های دلنشین بیافرینم و بنشانم در زندگیتان...
تمام مغزم پر از کلماتی است که میخواهم برای تو بنویسم ولی نمیدانم به کدام ترتیب آن ها را کنار هم قرار دهم .
واژه ها فقیرند تا از تو بگویند .
واژه ها کافی نیستند برای از تو نوشتن
ِای "میم " محبوب من ، جوانه ی سبز دلتنگ شدنی ام یا هر اسمی که خودتان دوست داریدِ من .
بله ، با شما هستم پریزاد قصه های نگفته واژه ها فقیرند برای از تو نوشتن...
۴۶.۲k
۰۱ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.