Blood enemy
که پام خورد به در و افتادم تو دستشویی برای هزارمین بار بر در لعنت فرستادم و بعد پاشدم
یونا:از.....کی....اینجایی
ودف ازم میترسه هه بایدم بترسه برگ برنده دست منه
+از اولش گلم
یونا:میشه به جیمین نگی
+نمیشه بیب
و رفتم داخل کلاس زنگ مدرسه رو زدن نمیخواستم الان نشون جیمین بدم پس فعلا میرم خونه با لونا رفتیم تو ماشین
+لونا میشه بیای خونه ما
=نونونو😌
+د بیا دیگه
=مامانم خونه نیست جیمین هم بلد نیست شام درست کنه تو بیا
+امروز تو مدرسه به اندازه کافی نگاش کردم🙄
+کلا لونا اصلا برادر تو بلده یکاری کنه که توش افتضاح نباشه
=نه والا🤷♀️
😂+
=درررردددد
😂+
=تو رانندگی رو بکن
لونا رو رسوندم خونشون و بعد رفتم داخل خونه مامان بابام خونه نبودن رفتم یه دوش ۲ ساعته کردم(از اونجایی که خودم نمیتونم کم تر از دو ساعت حموم کنم)(ات ساعت دو از مدرسه بر میگرده )رفتم بیرون دیدم هایون هزار پیام فرستاده
هایون:سیلام
هععععی
کجایییییی
پدصگ
مردیییییی
طرف مرد
🗿🗿🗿+
بهش زنگ زدم که......
کامنت:۵
لایک:۵
یونا:از.....کی....اینجایی
ودف ازم میترسه هه بایدم بترسه برگ برنده دست منه
+از اولش گلم
یونا:میشه به جیمین نگی
+نمیشه بیب
و رفتم داخل کلاس زنگ مدرسه رو زدن نمیخواستم الان نشون جیمین بدم پس فعلا میرم خونه با لونا رفتیم تو ماشین
+لونا میشه بیای خونه ما
=نونونو😌
+د بیا دیگه
=مامانم خونه نیست جیمین هم بلد نیست شام درست کنه تو بیا
+امروز تو مدرسه به اندازه کافی نگاش کردم🙄
+کلا لونا اصلا برادر تو بلده یکاری کنه که توش افتضاح نباشه
=نه والا🤷♀️
😂+
=درررردددد
😂+
=تو رانندگی رو بکن
لونا رو رسوندم خونشون و بعد رفتم داخل خونه مامان بابام خونه نبودن رفتم یه دوش ۲ ساعته کردم(از اونجایی که خودم نمیتونم کم تر از دو ساعت حموم کنم)(ات ساعت دو از مدرسه بر میگرده )رفتم بیرون دیدم هایون هزار پیام فرستاده
هایون:سیلام
هععععی
کجایییییی
پدصگ
مردیییییی
طرف مرد
🗿🗿🗿+
بهش زنگ زدم که......
کامنت:۵
لایک:۵
۴.۴k
۱۳ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.