یهوقتاییهمهستکهدلم میخوادهمهچیزروفراموشکنم

یه‌وقتایی‌هم‌هست‌؛که‌دلم میخواد‌همه‌چیز‌رو‌‌فراموش‌کنم‌
انگار
هیچی‌نبوده‌و‌نیست‌آزاد‌و‌رها‌‌بی هیچ‌‌چیزی‌تک‌و‌تنها‌تو‌یه‌جنگل‌،‌یه‌غار،‌یه‌جایِ‌دور‌دور‌از‌همه‌ی
تعاملات‌و‌رنج‌ها‌و‌خوبی‌و‌بدی‌های‌انسانی‌
دور‌از‌
همه‌ی‌خاطرات‌و‌تعلقاتم‌‌اما‌راستش‌‌من‌خودم‌
خوب‌میدونم‌که‌هیچوقت‌اینکارو‌نمیکنم‌که‌
هیچوقت‌
نمیرم‌میدونم‌که‌من‌ادمش‌نیستم‌و‌همیشه‌همونیم
که‌یه‌جا‌‌وایمیسته‌و‌میمونه‌و‌همه‌چیز‌رو‌به‌جون‌
میخره‌من‌اینا‌رو‌میدونم‌و‌این،‌
همه‌چیز‌‌رو‌بدتر‌
میکنه‌و‌زخمم‌رو‌‌عمیق‌تر‌.🤍🌵
دیدگاه ها (۳.۵k)

"🤍🐱 بیا از اینجا بریم . . بیا بریم یه جایی که قدر بالای قشنگ...

‌ک‍اش آدما قبلِ رفتن‌،میومدن ه‍مه خاط‍رات و یادگ‍اری‍ا و چ‍ی...

ﺷﺎﺯﺩﻩ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ : ﮔﻞ ﻣﻦ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺪﺍﺧﻼﻕ ﻭ ﮐﻢ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﻭ ﻣﻐﺮﻭﺭ ﺑ...

((:🥲@𝘼𝙡𝙞𝙮𝙖𝙨𝙞𝙣𝙞

نام:وقتی پسر داییت بود و بعد از ۱۵ سال دیدیش پارت:۵بعد از ای...

شوهر دو روزه. پارت۷۱

سناریو: (وقتی بهمون سیلی میزنن و...)وقتی بهمون سیلی میزنن و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط