کوچولویه دوست داشتنی من
کوچولویه_دوست _داشتنی_من
پارت 6
سوجون: انقدر ریزه میزه ای همه جا جا میشی
لیا: تو خوبی بابا زرافه
ات زد زیر خنده😂😂
ات: وایییی خوب گفتیییی زدی ب هدف
لیا: مرسی نیاز ب تشکر نی اگ امضا میخاید ب مدیر برنامم بگید
ات: ایشششش
کوک ویو
برم بهش بگمم یا نه اوف(چیمیخای بگییی)
ات و لیا از سوجون خدافظی کردن و درحال رد کردن خیابون بودن ک بند کفش ات باز میشه
ماشین به طرف ات میاد
سوجون: اتتتتتت ماشیننننننننن لیا جیغ میزنه(میره سمت ات و هولش میده اونور بد ات دستشو میگیره میکشه سمتش خودش میوفتن باهم زمین)
سوجون: ات خوبی؟
لیا ک از شدت ترس دستو پاش شل شدع بود
ات: ام اره خوبم ت چیزیت نشد
سوجون: ن اخه دختره خنگگ وسططط خیابوننننن بند کفش ادممم میبندههه خنگی دیگگ دستمم درد نکنه
ات: باشه دیگ مرسی
سوجون بلند شد تا خپاست دست اتو بگیره کوک. اومد
کوک: ات خانوم خوبید
سوجون رفت سمت کافیشاپش
ات دست کوکو گرفتو بلند شد
ات: مرسی
کوک: خواهش میکنم میگم بهتره بریم اونور تا کشته نشدیم
ات با لبخند گفت ام راست میگیدا
لیا اومد سمتشون بد
کوک: خوب میخاستم یچی بهتون بگم
ات و لیا: بله بفرماید
کوک: خوب اخر هفته پنجشنبه یه مهمونی دارم گفتم اگ دوست دارید سه نفری بیاید ه مهمونی من
ات: سه نفری یعنی سوجونم میاد
لیا: اره چه عالی حتمان
ات: خوب میشه درمودش فکر کنیم بد بهتون خبر بدیم اقایه کوک
کوک: اره حتمان ولب خوب شمارتونو ندارم فردا ام ک بسته اید
ات: خوب من شمارمو میدم بهتون تک بزنید شمارتون بیوفته بهتون خبر بدم بزنید003....
کوک: منتظرتونم فعلان
ات و لیا: فعلان
.......
و اپلود شد
پارت 6
سوجون: انقدر ریزه میزه ای همه جا جا میشی
لیا: تو خوبی بابا زرافه
ات زد زیر خنده😂😂
ات: وایییی خوب گفتیییی زدی ب هدف
لیا: مرسی نیاز ب تشکر نی اگ امضا میخاید ب مدیر برنامم بگید
ات: ایشششش
کوک ویو
برم بهش بگمم یا نه اوف(چیمیخای بگییی)
ات و لیا از سوجون خدافظی کردن و درحال رد کردن خیابون بودن ک بند کفش ات باز میشه
ماشین به طرف ات میاد
سوجون: اتتتتتت ماشیننننننننن لیا جیغ میزنه(میره سمت ات و هولش میده اونور بد ات دستشو میگیره میکشه سمتش خودش میوفتن باهم زمین)
سوجون: ات خوبی؟
لیا ک از شدت ترس دستو پاش شل شدع بود
ات: ام اره خوبم ت چیزیت نشد
سوجون: ن اخه دختره خنگگ وسططط خیابوننننن بند کفش ادممم میبندههه خنگی دیگگ دستمم درد نکنه
ات: باشه دیگ مرسی
سوجون بلند شد تا خپاست دست اتو بگیره کوک. اومد
کوک: ات خانوم خوبید
سوجون رفت سمت کافیشاپش
ات دست کوکو گرفتو بلند شد
ات: مرسی
کوک: خواهش میکنم میگم بهتره بریم اونور تا کشته نشدیم
ات با لبخند گفت ام راست میگیدا
لیا اومد سمتشون بد
کوک: خوب میخاستم یچی بهتون بگم
ات و لیا: بله بفرماید
کوک: خوب اخر هفته پنجشنبه یه مهمونی دارم گفتم اگ دوست دارید سه نفری بیاید ه مهمونی من
ات: سه نفری یعنی سوجونم میاد
لیا: اره چه عالی حتمان
ات: خوب میشه درمودش فکر کنیم بد بهتون خبر بدیم اقایه کوک
کوک: اره حتمان ولب خوب شمارتونو ندارم فردا ام ک بسته اید
ات: خوب من شمارمو میدم بهتون تک بزنید شمارتون بیوفته بهتون خبر بدم بزنید003....
کوک: منتظرتونم فعلان
ات و لیا: فعلان
.......
و اپلود شد
۴.۳k
۰۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.