part13
(مکان:داخل هواپیمای شخصی جیمین)
با نگاه کردن به زمینی که حالا انقدر باهاش فاصله داشت که ادم های روی اون دیده نمیشدن برای لحظه چشم های خسته اش رو بست....
#ا/ت هنوز به هوش نیمده
بادیگارد:نه قربان
#خوبه.....
#کارایی که گفتم رو کردین!؟
بادیگارد:بله... هم خونه اجازه کردیم هم یه پاسپورت جعلی برای خانم ا/ت ساختیم
#خوبه ... خوبه....
#چقدر دیگ میرسیم
بادیگارد:تقریبا 20 ساعت دیگه قربان
#خیلی خب.... اگه ا/ت به هوش اومد یچی بدین بخوره
بادیگارد :چشم
( ویو تهیونگ)
بعد کلی صبوری بالاخره الان جلوی شرکتی بود که جز خرابه چیزی از اون نمونده بود
-اینجا چه خبرههههه
πرییس کیم اومدین...!!!!
*دوین سمت تهیونگ
-سولی اینجا چه خبرههههه چه اتفاقی افتادهههه
*گریهπ
πرییس کیم ما همه سر پروژه F405) مخفف پروژه خلاف قانونی که این شرکت درحال انجام دادنش...)
بودیم که یهو یکی اومد و باد هممون رو بیرون کرد... حق.... بعدم یهو شرکت رفت رو هواااا
-یعنی چییی که یکی اومد هممون رو بیرون کرددد
-اصلا اون از کجا میدونستههههه
-*فکر کردن
πنمیدونم رییس.... ما هم خیلی شک زده شده بودیم.... ولی بعد که به خودمون اومدیم دیدیم اون مرده رفته !!!!
πتلاش کردم با رییس پارک و رییس جئون تماس بگیرم.... ولی هیچکدوم جواب ندادن.... شما هم جواب ندادین.... خیلی ترسیدیم... فکر کردیم شما زیر اوار موندین...!! هنوز اتشنشان امار جان باخته ها و زخمی هارو پیدا نکرده!!!!
-وایسا.... یلحظه وایسا!؟
نگران نباش رییس جئون پیش من بودن-
ولی رییس پارک مگه امروز مرخصی نداشتن؟؟؟ -
πعا... من اطلاعی ندارم جناب کیم؟!
πایشون گفته بودن که حتما باید همه سر این پروژه حضور داشته باشن مخصوصا شما جناب کیم!!
πامکان نداره خودشون بخان این پروژه رو از دست بدن؟!
-*فکر کردن...
-پارک احتمالا پیش ا/ت! وایسا
*دراوردن گوشی از جیب کتش
*زنگ زدن به ا/ت
(مشترک مورد نظر خاموش میباشد... لطفا بالا تماس بگیرید)
*-تعجب کردن
-چی؟
πچیزی شده رییس؟؟ حال رییس پارک خوبه؟؟؟
(خب حمایت کنید ک این چند تا پارت...پارت های پایانی فصل یک! بعد وارد فصل دوم میشم💀منتظر نظر های قشنگتون هستم!!یادتون باشه تو فیک عاشق شیطان هم گفتم؛واقعا کسی نیس اد بخواد بشه یا نویسنده کمکی؟!و خب اون پارتی ک الان گذاشتم و حذف کردم برای این بود که اشتباه پارت قبلو گذاشتم🌚😂🤦🏻♀️)
با نگاه کردن به زمینی که حالا انقدر باهاش فاصله داشت که ادم های روی اون دیده نمیشدن برای لحظه چشم های خسته اش رو بست....
#ا/ت هنوز به هوش نیمده
بادیگارد:نه قربان
#خوبه.....
#کارایی که گفتم رو کردین!؟
بادیگارد:بله... هم خونه اجازه کردیم هم یه پاسپورت جعلی برای خانم ا/ت ساختیم
#خوبه ... خوبه....
#چقدر دیگ میرسیم
بادیگارد:تقریبا 20 ساعت دیگه قربان
#خیلی خب.... اگه ا/ت به هوش اومد یچی بدین بخوره
بادیگارد :چشم
( ویو تهیونگ)
بعد کلی صبوری بالاخره الان جلوی شرکتی بود که جز خرابه چیزی از اون نمونده بود
-اینجا چه خبرههههه
πرییس کیم اومدین...!!!!
*دوین سمت تهیونگ
-سولی اینجا چه خبرههههه چه اتفاقی افتادهههه
*گریهπ
πرییس کیم ما همه سر پروژه F405) مخفف پروژه خلاف قانونی که این شرکت درحال انجام دادنش...)
بودیم که یهو یکی اومد و باد هممون رو بیرون کرد... حق.... بعدم یهو شرکت رفت رو هواااا
-یعنی چییی که یکی اومد هممون رو بیرون کرددد
-اصلا اون از کجا میدونستههههه
-*فکر کردن
πنمیدونم رییس.... ما هم خیلی شک زده شده بودیم.... ولی بعد که به خودمون اومدیم دیدیم اون مرده رفته !!!!
πتلاش کردم با رییس پارک و رییس جئون تماس بگیرم.... ولی هیچکدوم جواب ندادن.... شما هم جواب ندادین.... خیلی ترسیدیم... فکر کردیم شما زیر اوار موندین...!! هنوز اتشنشان امار جان باخته ها و زخمی هارو پیدا نکرده!!!!
-وایسا.... یلحظه وایسا!؟
نگران نباش رییس جئون پیش من بودن-
ولی رییس پارک مگه امروز مرخصی نداشتن؟؟؟ -
πعا... من اطلاعی ندارم جناب کیم؟!
πایشون گفته بودن که حتما باید همه سر این پروژه حضور داشته باشن مخصوصا شما جناب کیم!!
πامکان نداره خودشون بخان این پروژه رو از دست بدن؟!
-*فکر کردن...
-پارک احتمالا پیش ا/ت! وایسا
*دراوردن گوشی از جیب کتش
*زنگ زدن به ا/ت
(مشترک مورد نظر خاموش میباشد... لطفا بالا تماس بگیرید)
*-تعجب کردن
-چی؟
πچیزی شده رییس؟؟ حال رییس پارک خوبه؟؟؟
(خب حمایت کنید ک این چند تا پارت...پارت های پایانی فصل یک! بعد وارد فصل دوم میشم💀منتظر نظر های قشنگتون هستم!!یادتون باشه تو فیک عاشق شیطان هم گفتم؛واقعا کسی نیس اد بخواد بشه یا نویسنده کمکی؟!و خب اون پارتی ک الان گذاشتم و حذف کردم برای این بود که اشتباه پارت قبلو گذاشتم🌚😂🤦🏻♀️)
۴.۸k
۰۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.