نام رمان:ارباب عمارت
نام رمان:ارباب عمارت
PART:6
ویو آجوما
از زیر زمین اومدم بیرون و رفتم ببینم لورا بیداره یا خوابیده در اتاقش رو باز کردم دیدم خوابیده خب خوبه که خوابه رفتم سمت اتاق کنترل نگاه دوربینا کردم دیدم بله لورا زد زیر گوش ا.ت توی یک ویدیو دیدم لورا داره با یک نفر تلفنی حرف میزنه
(این دوربینا از اون دوبینایی هستن که صدا رو هم ظبط میکنن)
خب خوبه میتونم به تهیونگ سابت کنم که ا.ت اینکار رو نکرده
(راستی بچه ها آجوما کیلید همه اتاقای عمارت رو داره )
از اتاق کنترل اومدم بیرون دیدم زنگ در خورد رفتم در رو باز کردم تهیونگ بود
آجوما:خوش اومدید ارباب
تهیونگ:ممنون آجوما(لبخند )
آجوما:اربا....
تهیونگ:آجوما مگه بهت نگفتم وقتی کسی نیست تهیونگ صدام کن(لبخند)
آجوما:باشه
آجوما:تهیونگ میخواستم چیزی بهت بگم
تهیونگ:بگو
آجوما:تهیونگ ا.ت لورا رو نزده
تهیونگ:آجوما من نمیخوام دیگه اسم اون دختره رو بشنوم پس چیزی نگو(عصبانی)
آجوما:ولی تهیونگ اون اینکارو نکرده بهتون سابت میکنم که اون اینکارو نکرده
تهیونگ:چطور میخوای سابتش کنی؟(اخم)
آجوما:دنبالم بیاین
از زبان دو ادمین
آجوما تهیونگ رو برد داخل اتاق کنترل و ویدیو رو بهش نشون داد
ویو تهیونگ
باورم نمیشه که لورا همچین کاری کرده باشه که آجوما یک ویدیو دیگه آورد
آجوما:تهیونگ اینم یک ویدیو دیگست که باید ببینی
آجوما روی اون ویدیو کیلیک کرد که دیدم لورا داره با یکی تلفنی حرف میزنه
لورا:عزیزم نگران نباش اتفاقی برام نمیوفته اون تهیونگ احمق واقعا عاشقم شده
_:..........
لورا:گفتم که نگران نباش همونطور که نقشه کشیده بودیم میتونیم پولشو بالا بکشیم و باهم دیگه فرار کنیم و از کره بریم و ازدواج کنیم
_:.............
لورا:منم عاشقتم خداحافظ عزیزم
آجوما:دیدیت من که بهتون گفتم
دیگه جوش آورده بودم سریع از اتاق کنترل اومدم بیرون و به سمت اتاقمون رفتم.
رفتم داخل دیدم خوابیده موهاش رو گرفتم و کشوندمش طبقه پایین
لورا:داری چیکار میکنی تهیونگ؟(ترس و بغض )
تهیونگ:دختره عوضی من رو فریب میدی آره میخوای پول من رو بالا بکشی آره
لورا:چ.چی داری میگی؟(ترس)
تهیونگ:من چی میگم
انداختمش بیرون و در رو هم روش بستم صدای گریش میومد به جهنم هوفففف سر درد گرفتم یاد ا.ت افتادم رو به آجوما کردم
تهیونگ:آجوما برو ا.ت رو از زیر زمین بیار بیرون و زخماشو ببند
آجوما:باشه(خوشحال )
ویو ا.ت
اومید وارم که نقشه گرفته باشه یک نیم ساعتی میگذره و کسی نیومده دیگه کم کم داشتم نا اومید میشدم که.
............ادامه دارد
«بچه ها ببخشید دیر گذاشتیم امتحان داشتیم 😟و ممنون که ازمون حمایت میکنید🥰»
(شرایط پارت بعدی:۱۶ لایک❤️🔥)
PART:6
ویو آجوما
از زیر زمین اومدم بیرون و رفتم ببینم لورا بیداره یا خوابیده در اتاقش رو باز کردم دیدم خوابیده خب خوبه که خوابه رفتم سمت اتاق کنترل نگاه دوربینا کردم دیدم بله لورا زد زیر گوش ا.ت توی یک ویدیو دیدم لورا داره با یک نفر تلفنی حرف میزنه
(این دوربینا از اون دوبینایی هستن که صدا رو هم ظبط میکنن)
خب خوبه میتونم به تهیونگ سابت کنم که ا.ت اینکار رو نکرده
(راستی بچه ها آجوما کیلید همه اتاقای عمارت رو داره )
از اتاق کنترل اومدم بیرون دیدم زنگ در خورد رفتم در رو باز کردم تهیونگ بود
آجوما:خوش اومدید ارباب
تهیونگ:ممنون آجوما(لبخند )
آجوما:اربا....
تهیونگ:آجوما مگه بهت نگفتم وقتی کسی نیست تهیونگ صدام کن(لبخند)
آجوما:باشه
آجوما:تهیونگ میخواستم چیزی بهت بگم
تهیونگ:بگو
آجوما:تهیونگ ا.ت لورا رو نزده
تهیونگ:آجوما من نمیخوام دیگه اسم اون دختره رو بشنوم پس چیزی نگو(عصبانی)
آجوما:ولی تهیونگ اون اینکارو نکرده بهتون سابت میکنم که اون اینکارو نکرده
تهیونگ:چطور میخوای سابتش کنی؟(اخم)
آجوما:دنبالم بیاین
از زبان دو ادمین
آجوما تهیونگ رو برد داخل اتاق کنترل و ویدیو رو بهش نشون داد
ویو تهیونگ
باورم نمیشه که لورا همچین کاری کرده باشه که آجوما یک ویدیو دیگه آورد
آجوما:تهیونگ اینم یک ویدیو دیگست که باید ببینی
آجوما روی اون ویدیو کیلیک کرد که دیدم لورا داره با یکی تلفنی حرف میزنه
لورا:عزیزم نگران نباش اتفاقی برام نمیوفته اون تهیونگ احمق واقعا عاشقم شده
_:..........
لورا:گفتم که نگران نباش همونطور که نقشه کشیده بودیم میتونیم پولشو بالا بکشیم و باهم دیگه فرار کنیم و از کره بریم و ازدواج کنیم
_:.............
لورا:منم عاشقتم خداحافظ عزیزم
آجوما:دیدیت من که بهتون گفتم
دیگه جوش آورده بودم سریع از اتاق کنترل اومدم بیرون و به سمت اتاقمون رفتم.
رفتم داخل دیدم خوابیده موهاش رو گرفتم و کشوندمش طبقه پایین
لورا:داری چیکار میکنی تهیونگ؟(ترس و بغض )
تهیونگ:دختره عوضی من رو فریب میدی آره میخوای پول من رو بالا بکشی آره
لورا:چ.چی داری میگی؟(ترس)
تهیونگ:من چی میگم
انداختمش بیرون و در رو هم روش بستم صدای گریش میومد به جهنم هوفففف سر درد گرفتم یاد ا.ت افتادم رو به آجوما کردم
تهیونگ:آجوما برو ا.ت رو از زیر زمین بیار بیرون و زخماشو ببند
آجوما:باشه(خوشحال )
ویو ا.ت
اومید وارم که نقشه گرفته باشه یک نیم ساعتی میگذره و کسی نیومده دیگه کم کم داشتم نا اومید میشدم که.
............ادامه دارد
«بچه ها ببخشید دیر گذاشتیم امتحان داشتیم 😟و ممنون که ازمون حمایت میکنید🥰»
(شرایط پارت بعدی:۱۶ لایک❤️🔥)
۲.۲k
۱۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.